داستان زندگی بازماندگان نسل کشی ارمنیان
ترجمه: ژیلبرت آقاجانیان

آراکس ینگویان
“آراکس ینگویان” پیر زن ۱۱۰ ساله ای که در شهر زیبای ارمنی “کارس” که برگرفته از کلمه ارمنی “هارس” به معنی “عروس” می باشد [بر اساس بعضی از منابع Karuts’ Berd و Amrots’n Karuts به معنی قلعه کارس معروف است] (قارص امروزی) در ارمنستان غربی، متولد شد،شهری که تنها ۷۰ کیلومتر با مرز ارمنستان فاصله دارد و قبل از نسل کشی ارمنیان توسط دولت ترکیه عثمانی ۸۳ درصد جمعیت شهر ارمنیان تشکیل می دادند؛شهری که زادگاه “یقیشه چارنتس” نویسنده، شاعر، مترجم معروف ارمنی است.
آراکس می گوید: به همراه خانواده و خواهران خود به ارمنستان شرقی مهاجرت کردیم،وی برادری نداشته است آنها از شهر کارس به روستای “سارانیست” در استان کوتایک می روند و بعد از مدت کوتاهی به “گغاشن” و بعد به روستای “آراموس”.شوهر آراکس “خاچیک” که در یتیم خانه ای آمریکایی در شهر “گیومری” در ارمنستان نگهداری می شد با آراکس آشنا می شود.
خانواده آراکس هر روز سحرگاه با دعای خیر او به کار می روند.او با قلبی شاد دعا می کند؛او برای همه آرزوی سلامتی و زندگی طولانی و شاد را دارد.

سیلوارد آتاجیان
“سیلوارد آتاجیان” که در ۷ آوریل ۲۰۲۰ میلادی ۱۰۸ ساله شده است شاهد عینی نسل کشی و شاهد مقاومت قهرمانانه موسی داغ می باشد. اعضای خانواده وی در میان ارمنیانی بودند که در مقاومت قهرمانانه موسی داغ علیه ارتش ترکیه عثمانی در سال ۱۹۱۵ شرکت کردند.
او می گوید: در آن زمان من ۳ ساله بودم و پدر و عموی من سرباز بودند؛من با مادرم، مادربزرگم و خواهرم به بالای کوه رفتیم.
مقاومت قهرمانانه موسی داغ مقاومتی بود که اهالی ۶ روستای ارمنینشین اطراف کوه موسی داغ در استان هاتای (موسی داغ یعنی کوه موسی) به مدت ۵۳ روز از (۲۱ ژوئیه ۱۹۱۵م تا ۱۲ سپتامبر ۱۹۱۵م) در مقابل یورش نیروهای منظم و نامنظم دولت عثمانی ایستادگی نمودند. نماینده دولت عثمانی در استان هاتای دستور رسمی دریافت مینماید مبنی بر اینکه اهالی روستاهای ارمنی آن منطقه که تعداد آنان بیش از پنج هزار نفر بودند را تبعید نماید؛ ولی اهالی غیرنظامی تن به زیر بار تبعید نمیدهند، به بالای کوه موسی داغ پناه میبرند، و در آنجا با تشکیل نیروهای دفاعی بیش از یک ماه در برابر حملات مکرر سپاهیان عثمانی که تعداد آنان بیش از ۱۵۰۰ نفر بودند مقاومت میکنند و تلفات سنگینی بر مهاجمان تحمیل میکنند. در نهایت کشتیهای فرانسوی با دیدن مقاومت مسیحیان که در معرض قتلعام بودند به کمک آنها شتافتند و توانستند ۴۲۳۱ نفر از ارمنیها را به مصر در بندر پورت سعید منتقل نماید. در کتاب آبی که دولت بریتانیای کبیر آن را به شرح رفتار تُرکان عثمانی با ساکنان ارمنی آسیای صغیر اختصاص دادهاست مبدأ و ماجرای این حماسه را در چند جمله کوتاه تشریح و ترسیم شدهاست. در آنجا از قول ارمنیان مینویسد: «ما چون میدانستیم دفاع از آبادیهایمان که در دشت پای کوه واقعند امکانپذیر نیست تصمیم گرفتیم تا به بالای ارتفاعات موسی داغ عقب بنشینیم، و تا آنجا که برایمان ممکن بود خوراک و لوازم دیگر زندگی با خود بردیم. همه گلههای گوسفند و بز را نیز با خود به بالای کوه بردیم، و هر سلاح دفاعی هم که در اختیار داشتیم تمیز و آماده کردیم. پنجاه قبضه تفنگ ساخت یونان. برای هر تفنگی هم سی مخزن باروت است که با هر تفنگی میتوان یکصد و پنجاه تیر انداخت و یکصد تفنگ قدیمی ساچمهای و اسلحه دستی داشتیم.»

اوژنی پاپازیان
“اوژنی پاپازیان” تنها بازمانده از نژادکشی ارمنیان در “تورنتو” کانادا در سن ۱۰۵ سالگی در ۱۴ ژانویه ۲۰۲۰ درگذشت.
اوژنی پاپازیان در سال ۱۹۱۵ در شهر “سامسون” شهر ساحلی دریای سیاه در ارمنستان غربی متولد شد او هیچگاه پدر و مادرش را ندیده است. پدرش در سال ۱۹۱۵ عضو ارتش عثمانی بود او هیچگاه به خانه برنگشت و در حالی که مادرش هنگامی که هنوز تازه متولد شده بود درگذشت. پاپازیان که به دلیل داشتن موه های طلایش او را [ به نام voski به معنی طلا] می خواندند؛خانواده بزرگی داشته است دو خواهر به نام های “آروسیاگ” و “آزنیو” و سه برادر،سه خاله که هیچگاه،هیچ کدام از آنان را ندید.
در آغاز تبعیدها در سال ۱۹۱۵، اعضای خانواده وی به کوه های سامسون پناه گرفتند، او در آنجا به دنیا آمد.مادرش بعد از اینکه او را به دنیا آورده بود به دلیل ضعف بدنی که داشت دیگر نمی توانست فرار کند در همانجا ماند و درگذشت.
پس از مرگ مادرش،مادر بزرگش سه سال از او نگهداری کرد و چون دیگه نمی توانست او را تغذیه کند به یتیم خانه ای که آمریکایی ها اداره می کردند سپرد.یک زوج ارمنی مسئولیت نگهداری از او را می پذیرند و با خودشان به مصر می برند و در نوجوانی در سن ۱۵ سالگی با پسری به نام “گارابد کوکوریان” ازدواج می کند. پاپازیان پنج فرزند،نه نوه،چهارده نواده و یک نبیره دارد.