چگونه ترکها موفق به نابودی ارمنیان شده اما در مورد یهودیان ناکام ماندند؟
هاروت ساسونیان- سردبیر و ناشر نشریهٔ کالیفرنیا کورییِر
ترجمه:آرا آوانسیان
تا به حال مقایسههای بی شماری بین نسل کشی ارمنیان و هولوکوست یهودیها صورت گرفته است. با وجود این دربارهٔ یک موضوع کمتر سخن به میان آمده و مقایسهای صورت نگرفته است این موضوع ناتوانی ترکها برای اجرای نسل کشی ارمنیان و همزمان با آن ناتوانی آنها برای نابودی مهاجرین یهودی، زیرا تقریباً کسی برنامههای ترکیه برای اخراج یهودیان در زمان جنگ جهانی اول و ارتباط آن با نسل کشی ارمنیان را مورد پژوهش قرار نداده است. این تجزیه و تحلیل اولیهٔ استوار بر یک سری دادهها است که از کتاب «صهیونیسم و نسل کشی ارمنیان:بی تفاوتی رذیلانه» نوشتهٔ یائیر آئورون و رسالهٔ تحقیقاتی «به سود ارمنستان» تاًلیف وارتگِس یقیایان و دیگر اسناد بایگانیها استخراج شده است. هدف از نوشتن این مقاله پرداختن به جرئیات برنامهٔ اخراج اجباری یهودیان است و تشریح این موضوع است که چگونه آنها از خطر نابودی نجات یافتند ولی ارمنیان: نه، و مهم تر این که جامعهٔ جهانی یهودیان وساکن فلسطین برای پرهیز از سرنوشت فاجعه بار ارمنیان چه گامهایی را برداشتند؟
ارمنیان و یهودیان در امپراتوری عثمانی به عنوان اقلیتهای قومی اغلب قربانی سیاستهای بلهوسانهٔ سردمداران جبار ترک واقع شدهاند. ارمنیها در معرض اتهام همکاری با قوای در حال پیشروی روسیه واقع بودند. اتهام مشابهی نیز برای یهودیها اعلام میشد و آنها را به همکاری با قوای انگلیسی متهاجم به فلسطین عثمانی میکردند. همچنین یهودیها را متهم به داشتن برنامهٔ ایجاد میهن شخصی در فلسطین و ارمنیها را به داشتن همان برنامه در ترکیهٔ شرقی میکردند. موردِ موازی این اوضاع :اعلام این توجیه مبتذل و گستاخانهٔ جمال پاشا یکی از رهبران سهگانهٔ «ترکهای جوان» بود با این مضمون که او یهودیها را به نیت تأمین امنیت خود آنها تبعید میکند! همان طور که برای حفظ امنیت خود ارمنیها آ نها را اخراج و مجبور به کوچ اجباری کردند تا دور از «منطقهٔ جنگی» به سر برند… !
در سال ۱۹۱۴، زمانی که ترکیه بنا به توصیهٔ آلمان بر علیه کشورهای متفق (انگلستان، روسیه و فرانسه) به جنگ جهانی اول پیوست سرزمین فلسطین به صحنهٔ جنگ مبدل شد. دولت ترکیه شروع به اخذ مالیات نظامی از ساکنان آن جا نمود که در مورد یهودیان سنگین تر از بقیه بود. املاک و داراییهای آنها توسط ارتش ترکیه ضبط شد. برخی از ساکنین یهودی به عنوان نیروی کار در عملیات راهسازی و احداث خط آهن برده وار به بیگاری گرفتار شدند. در رسالة تحقیقی وارتگِس یقیایان نقل قول شده است که آلِکس آهارونسون از قول یک مهاجر یهودی به نام زیخرون یاکوف در یادداشتهای روزانهٔ خود مینویسد:«… فرمان ترکیه این اواخر رسیده بود و انواع اسلحههای گرم و سرد تحت اختیار آنها برای تحویل مطالبه شده بود. این یک فرمان شوم بود، زیرا اطلاع داشتیم که اقدامات مشابهی قبل از کشتارهای وحشتناک ارمنیان نیز صورت گرفته بود. و ما حس کردیم که ممکن است بحران مشابهی بر علیه ملت ما تدارک دیده شود».
در پاییز ۱۹۱۴ رژیم ترکیه فرمان اخراج کلیة «دشمنان تبعه» را صادر کرد که ۵۰ هزار یهودی مهاجر روسی در شمار آنها بودند که در اثر فشار حکومت روسیة تزاری بر یهودیها به فلسطین مهاجرت کرده بودند.پس از وساطت هانس وانگنهایم سفیر آلمان و هنری مورگنتاوو سفیر ایالات متحدة آمریکا به این «دشمنان تبعه» اجازه داده شد در صورتی که تبعیت عثمانی را قبول کنند، وقانوناً شهروند آن جا شوند اجازه خواهند داشت در فلسطین باقی بمانند. با تمام این احوال در ۱۷ دسامبر ۱۹۱۴ بهاءالدین استاندار یافا که زیردست جمال پاشا بود دستور تخلیة اجباری یهودیان را به اجرا گذاشت و ۵۰۰ یهودی را اخراج نمود.
آنها را در کوچهها دستگیر کرده و به پاسگاههای کلانتری میکشاند و از آن جا به زور سوار کشتیهایی میکرد که در بندرلنگر انداخته بودند میکرد. تابلوهایی که به زبان عبری نوشته شده بود از سردر مغازهها پایین کشیده شدند و مدرسة یهودیان یافا تعطیل شد. سازمانهای صهیونیستی منحل شدند. مقامات ترکیه در ۲۵ ژانویة ۱۹۱۵ اعلامیهای بر علیه «عناصر خطرناک و مشهوری که تحت عنوان صهیونیسم در راه ایجاد دولت یهودی در منطقة فلسطین تحت تابعیت پادشاهی عثمانی مبارزه میکنند» صادر کردکه اعتراضهای مورگنتاوو و دولت آلمان را در پی داشت و قسطنطنیه مجبور به الغاء قانون مربوط به اخراج شد.
بهاءالدین را نیز از سمت خود بر کنار کردند. طبق نوشتة پروفسور آئورون :ممکن بود وضعیت ساکنین یهودی سنگین تر از این میشد چنانچه:«تأثیر دنیای یهود بر سیاست ترکیه در بین نبود….. جوامع یهودی آمریکایی، آلمانی و اطریشی موفق شدند پی آمدهای ظالمانه تر این سیاست را متوقف کنند. فرمانها ملایم تر شدند، فرماندهان متعصب ترک تغییر داده شدند و دوران آرامی جایگزین آن دوران فاجعه آمیز شد».
طبق نوشتة آیزا فریدمان در کتاب «آلمان، ترکیه و صهیونیسم ۱۹۱۸-۱۸۹۷» در سال ۱۹۱۳ پرزیدنت ویلسون هنگام انتصاب هنری مورگنتاوو به سمت سفارت به وی توصیه کرده بود: «به یاد داشته باشید که، تمام آن چه شما بتوانید در راه بهبود سرنوشت هم کیشان خود انجام دهید به اعتبار آمریکا خواهد افزود و شما میتوانید به مساعدتهای کامل دولت تکیه کنید». مورگنتاوو وفادارانه از این رهنمود پیروی میکرد. مورگنتاوو پس از سازمان دهی به عملیات انتقال مبالغ یهودیان آمریکا به یافا که شدیداً مورد لزوم بود به آرتور روپن مدیر مؤسسة توسعة فلسطین نوشت:«مرا به عنوان ابزاری انتخاب کرده بودند تا هم کیشان مرا تحت حمایت خود بگیرند…». در بهار سال ۱۹۱۷ مقامات حکومت ترکیه فرمان دوم را برای اخراج پنج هزار یهودی از فلسطین صادر کردند.
آهارون آهارونسون رهبر گروه «نیلی» سازمان کوچک زیر زمینی در فلسطین که برای ادارة اطلاعات بریتانیا نیز کار میکرد فوراً دربارة این اخراج به رسانههای خبری بینالمللی هشدار داد و در مصر مخفیانه با مارک سایکس دیپلمات بریتانیایی ملاقات نمود. وی در ۲۸ آپریل ۱۹۱۷ گزارشی فوری را توسط سایکس به لندن ارسال کرد :«تل آویو غارت شده است. در حال حاضر ده هزار یهودی در فلسطین بی خانمان و گرسنهاند. تمام یی شووین (سکونت گاههای یهودیان در فلسطین) در معرض نابودی است. جمال پاشا علناً اعلام کرده است که:
«سیاست اجرا شده در مورد ارمنیان این بار در مورد یهودیان اِعمال خواهد شد». پس از دریافت گزارشهای آهارونسون از فلسطین: خاییم وایزمن مقام سرشناس صهیونیست گزارشی به رهبران سازمانهای صهیونیستی در پایتختهای مختلف اروپایی صادر کرد که در آن قید شده بود:«جمال پاشا علناً اعلام کرده است که شادی یهودیها از نزدیک شدن نیروهای بریتانیایی کوتاه مدت خواهد بود زیرا آنها نیز به سرنوشت ارمنیان نایل خواهند شد… جمال پاشا در کار تدارک خونسردانة کشتارها خیلی مکار است. روش او این است که ساکنین اخراجی را از میان مرگ، گرسنگی، تشنگی و بیماریهای مسری عبور دهد…».
یهودیان آمریکا با آگاه شدن از خبر اخراج اجباری یهودیان از فلسطین بر آشفته بودند. طبق نوشتة پروفسور آئورون:
«دربارة مقاصد ترکی برای نابودی یهودیان» گزارشهای جدیدی در کلیة کشورهای غربی منتشر شد و به غیر از این سرمایه داران با نفوذ یهودی در آلمان و امپراتوری اتریش- هنگری از دولتهای امپراتوری متبوع خود در خواست کردند تا با تحت فشار گذاردن ترکیه این کشور را مجبور کند تا از برنامههای خود برای اخراج یهودیها صرف نظر کند. بالاخره جمال پاشا بهناچار فرمان اخراج یهودیان را فسخ کرد و حتی مجبور شد دارو و آذوغه در اختیار تبعیدیان یهودی تل آویو قرار دهد.