آلمان؛ امپراطوری که «همدست» یک «نسلکشی» بود
فرد پطروسیان
۱۷ خرداد ۱۳۹۵
«آلمان حتی در کشتارهای صد و یک سال پیش [ارمنیها] نقش داشت. مشاوران نظامی امپراطوری آلمان، از عثمانیها پشتیبانی کردند و حتی در کنار آنها جنگیدند. ما [آلمانها] متهم به همدستی هستیم و باید این را قبول کنیم.»
این سخنان جم اوزدمیر، نماینده ترکتبار پارلمان آلمان و رهبر حزب سبز آلمان، در مورد تصویب طرحی است که به موجب آن از این پس در کشور آلمان کشتار ارمنیها، «نسلکشی» نامیده میشود.
ترکیه با نسلکشی نامیدن کشتاری که از سال ۱۹۱۵ آغاز شد، مخالف است و میگوید آنهایی که کشته شدند، قربانیان جنگ داخلی و ناآرامیهای مرتبط با آن هستند.پارلمان آلمان روز پنجشنبه، ۱۳ خردادماه،علیرغم فشار ترکیه، تقربیا با اتفاق آرا این طرح را تصویب کرد. بسیاری از نظامیان و سیاستمدارن آلمان، از متحد عثمانی خود حمایت بیچون و چرا کردند، در برخی موارد از نابودی ارمنیها استقبال کرده، منتقدان را وادار به سکوت و گزارشهای کشتار را سانسور کردند. با سانسور گزارشها در مورد کشتار مسیحیان در سرزمینهای امپراطوری عثمانی، کلیسای پروتستان آلمان نیز ترجیح داد از سیاستهای حکومت پشتیبانی کند تا جان هزاران زن و کودک.
سکوت، سانسور و تنبیه
ولفانگ گوست،خبرنگار سابق اشپیگل حدود دو دهه مشغول نوشتن کتابی در مورد نسلکشی ارمنیها بر اساس مدارک و آرشیو آلمان در اوایل قرن بیستم بوده است.آرشیو دولتی آلمان، متحد عثمانیها، را میتوان پس از آرشیو ترکیه مهمترین مکان برای درک وقایع ۱۹۱۵ دانست.
تانر آکچام، استاد ترک تبار تاریخ و نویسنده کتاب معروف «اقدام شرمآور: نسلکشی ارمنیها و مسئله مسئولیتپذیری ترکها» میگوید مدارک موجود در آرشیو عثمانی سخن از نسل کشی ارمنیها دارد.
در کتاب «نسلکشی ارمنیها»، ولفانگ گوست مدارک متعددی منتشر کرده که نشان میدهد مقامات آلمانی از سیاست پاکسازی قومی عثمانیها به خوبی اطلاع داشتند و در بعضی مواقع آن را تأیید میکردند.
وی به تلاش یوهانس لپسیوس، کشیش و مسیونر آلمانی، برای جلب توجه آلمانها به رنج ارمنیها اشاره میکند. او در سال ۱۹۱۶ گزارشی در مورد نسلکشی به ۲۰ هزار کشیش آلمانی میفرستد. این گزارش هرگز به مقصد نمیرسد. این بار کلیسای پروتسنان که لپسیوس عضو آن بود وظیفه سانسور را برعهده گرفت و نه حکومت آلمان.
در کتاب «نسلکشی ارمنیها»، ولفانگ گوست،خبرنگار سابق اشپیگل، مدارک متعددی منتشر کرد که نشان میدهد مقامات آلمانی از سیاست پاکسازی قومی عثمانیها به خوبی اطلاع داشتند و در بعضی مواقع آن را تأیید میکردند.
پل وولف مترنیخ، سفیر آلمان در قسطنطنیه (استانبول) نیز که از طرح برای کشته شدن دها هزار ارمنی خبردار شده بود از دولتش میخواهد از این عمل جلوگیری کند. وی میگوید که توان ترکها بر اساس منابع مالی و نظامی آلمان است.کمترین توجهای به درخواست سفیر آلمان نمیشود.سربازان آلمانی نیز که قصد افشای جنابات جنگی را داشتند به شدت سرکوب میشدند.
عکسهای متعدد آرمین تی وگنر، سرباز و از اعضای تیم پزشکی ارتش آلمان، کشتار و درد و رنج ارمنیها در سالهای ۱۹۱۵ و ۱۹۱۶، جهانیان را با آنچه بسیاری از تاریخدانان «نخستین نسلکشی» قرن بیستم میدانند، آشنا ساخت. عکس گرفتن از ارمنیها ممنوع بود، وگنر دستگیر و پس از مدتی به آلمان بازگردانده شد. وگنر که نویسنده موفق و پرفروشی شده بود، تحت تأثیر رنج ارمنیها سیاستهای نژادپرستانه هیتلر را به چالش کشید و مجبور به ترک آلمان شد.
زمانی برای نابودی ارمنیها
ولفانگ گوست مینویسد مقامات آلمانی به خوبی از نابودی ارمنیها اطلاع داشتند.
یکی از صدها مدرک منتشر شده در این کتاب، یادداشت ۱۵ اوت ۱۹۱۵ دریاسالار ویلهلم سوشون، فرمانده آلمانی ناوگان دریایی عثمانی-ترکی است: «ترکیه با دقت و رازداری زیادی در مورد ارمنیها عمل می کند. سه چهارم آنها از بین رفتهاند… وقتی کار را با اخرین ارمنی یکسره کردند، زمان نجات برای ترکیه فرا میرسد».
در بسیاری از مواقع نقش آلمان در سازماندهی از بین بردن ارمنیها مخفی بود و در برخی مواقع غیرمستقیم. اما در برخی موارد به دستور مستقیم مقامات آلمانی کوچ اجباری صورت گرفته که به کشته شدن دستهجمعی ارمنیها انجامیده است: کلنل بوتریخ، رئیس آلمانی بخش راهآهن در مقر مرکز فرماندهی عثمانی دستور کوچ اجباری کارکنان ارمنی راهآهن را صادر میکند. کوچ اجباری که به گفته شاهدان عینی با کشته شدن هزاران نفر پایان میگیرد.
ایده کوچ اجباری از کجا آمد؟
هنری مورگنتاو، سفیر وقت آمریکا در امپراطوری عثمانی، که تلاش زیادی برای نجات ارمنیها انجام داد در مورد تأثیر تفکر و ایدئولوژی آلمان بر مقامات عثمانی مینویسد.
مورگنتاو میگوید به مدت صدها سال روشهای مختلف شکنجه در مورد ساکنان مسیحی به اجرا درآمد، اما ایده کوچ اجباری به صدها کیلومتر دورتر از محل سکونت هزار ساله، از کجا به فکر عثمانیها رسید.
به نوشته سفیر آمریکا، پیش از کوچ اجباری ارمنیها، در سال ۱۹۱۴ حدود صد هزار یونانی مجبور به ترک خانه اجدادی خود شدند… یوسدوم از مقامات نیروی دریایی آلمان به سفیر آمریکا میگوید که این ایده، پیشنهاد آلمانها به ترکها بود.سفیر آمریکا میافزاید برخی از نویسندگان آلمانی از جمله پل روهرباخ علناً خواستار عملی کردن این طرح در مورد ارمنیها شدند؛ راندن ارمنیها از محل سکونتشان و اشغال این مکانها توسط ترکها.
تئوری این نویسنده آلمانی به اجرا درآمد. اوگور اومیت اونگور، پژوهشگر ترکتبار هلندی که در دانشگاه اوترخت تدریس میکند، میگوید «پس از کوچ اجباری غیرنظامیان ارمنی به بیابان که خودش نسلکشی به شمار میرود، اموال ارمنیها توقیف شد».
اگرچه مدارک کافی وجود ندارد که ثابت کند که الهامبخش کوچ اجباری ارمنی ها، آلمانها بودند، ولی سفیر آمریکا میگوید ایده کوچ جمعی در مکانهای دیگر، ایدهای است که از آلمانها سرچشمه میگیرد.
درس هیتلر از عثمانیها
براد شرمن، یکی از نمایندگان کنگره آمریکا که در نامهای از اوباما خواستار به رسمیت شناختن «نسلکشی» در آمریکا شده، میگوید انکار یک نسلکشی آخرین مرحله یک نسلکشی نیست بلکه نخستین مرحله یک نسلکشی جدید است.
گویا آدولف هیتلر از سکوت جهانیان در مورد سرنوشت ارمنیها برای نابودی دیگر ملتها الهام گرفته بود.
این نماینده کنگره جمله منسوب به هیتلر در زمان حمله به لهستان در سال ۱۹۳۹ را ذکر میکند: «امروز چه کسی نابودی ارمنیها را به یاد دارد؟»
یکی از مشاوران و دوستان نزدیک هیتلر، شوبنرریشتر، معاون کنسول آلمان در ارزروم در زمان جنگ جهانی اول بود.
آلمان مسئول نیست
«آلمان مسئول این [کوچ اجباری] نیست». این پاسخ بارون فون وانگنهایم سفیر آلمان در قسطنطنیه به هنری مورگنتاو است. پاسخی که مورگنتاو را متقاعد نمیکند و به وی به سادگی میگوید: شما میتوانید تا آخرالزمان این حرف را بزنید ولی دنیا همیشه آلمان را مسئول میداند. گناه این جنایات میراث شما خواهد بود… شما فکر میکنید میتوانید این جنایات جهنمی را مخفی کنید».
در نهایت سفیر آلمان میگوید همه آنچه که میگویید شاید درست باشد ولی مشکل بزرگی که با آن روبهرو هستیم پیروزی در جنگ است.آلمان جنگ را در کنار امپراطوری عثمانی باخت و همانطور که مورگنتاو پیشبینی کرده بود، بسیاری آلمان را مسئول دانستند.فرانس جوزف یونگ، وزیر دفاع آلمان نیز در زمان رأیگیری پارلمان آلمان برای به رسمیت شناختن نسلکشی ارمنیها، گفت امپراطوری آلمان اجازه داد این رویدادها اتفاق بیفتد و پنهانی از آن حمایت کرد.رویدادهایی که وزیر دفاع آلمان به آن اشاره میکند، به گفته بسیاری از مورخان زندگی بیش از یک و نیم میلیون نفر را نابود کرد. رویدادهایی که برخی معتقدند الهامبخش آدولف هیتلر برای سیاستهای پاکسازی قومی شد. از روز پنجشنبه این رویدادها در آلمان نسلکشی نام گرفتند.