اسرائیل و قره باغ از دیدگاه لیبرمن
ترجمه: ناربه آبولیان
آذربایجان کشورش را برای قدرتهای بزرگ منطقه شدیداً استراتژیک کرده است. با در نظر گرفتن مرز آذربایجان با ایران، اهمیت این کشور برای اسرائیل دوچندان شده است.
در آوریل ۲۰۱۲، آویگدور لیبرمن، که در آن زمان حدود سه سال وزیر امور خارجه اسرائیل بود، هنگام سفرش به آذربایجان به مطبوعات داخلی گفت که عمیق شدن روابط میان این دو کشور یکی از اصلیترین دستاوردهای دوره وزارت وی بوده است.اما علاقه لیبرمن نسبت به آذربایجان و درکش نسبت به اهمیت استراتژیک آن کشور برای اسرائیل به سالهای قبل از وزارت وی برمیگردد.سالها قبل، زمانی که لیبرمن و نخست وزیر بنجامین نتانیاهو نه تنها رقیب سیاسی نبوده، بلکه هم پیمان بودند و لیبرمن رئیس دفتر دوره اول نخست وزیری نتانیاهو بود، در راه برگشت نتانیاهو به اسرائیل از جنوب شرقی آسیا در سال ۱۹۹۶ نقشی اساسی در هماهنگی دیداری کوتاه از باکو داشت که در نوع خود اولین بود.
وی در مصاحبه ای گفت: «آذربایجان در نقطه تلاقی سه امپراطوری قرار گرفته است – امپراطوری های پارسی، عثمانی و روسی.» محل قرارگیری آذربایجان آن را برای قدرتهای بزرگ منطقه شدیداً استراتژیک میکند. با در نظر گرفتن مرز آذربایجان با ایران، اهمیت این کشور برای اسرائیل دوچندان میشود.
لیبرمن که سه بار به عنوان وزیر امور خارجه و یک بار به عنوان وزیر دفاع به آذربایجان سفر کرده است، گفت: «مهم است که ما در آن منطقه کشوری دوست داشته باشیم، کشوری مسلمان، مدرن و سکولار.»
شاید به دلیل قرابت خاصی که نسبت به آذربایجان احساس میکند، از آنجایی که خود سازنده اصلی روابط میان اورشلیم و باکو بوده است، لیبرمن مشتاق بود کاری را انجام دهد که برای مدتی مسئولین وزارت امور خارجه از انجام آن امتناع میکردند: سخن گفتن از مناقشه میان آذربایجان و ارمنستان، مناقشه ای که در طی این هفته با جنگ تندی در منطقه قره باغ کوهستانی از سر گرفته شده است.
زمانی که وزارت امور خارجه [اسرائیل] درباره این مناقشه سکوت کرده است، مناقشه ای که احتمال درگیری قدرت های منطقه همچون ترکیه، روسیه و ایران را به دنبال دارد؛ گزارشی در گاردین روز پنجشنبه مینویسد که گفته میشود سه جنجگوی سوری که با شرکتهای امنیتی ترکیه ای قرارداد داشتند و به آذربایجان کمک میکردند در جنگ کشته شدند. در همین حال لیبرمن گفت که موضع اسرائیل در خصوص قره باغ در ۲۵ سال گذشته ثابت مانده است: اسرائیل به تمامیت ارضی آذربایجان احترام میگذارد.لیبرمن گفت که از لحاظ تاریخی قره باغ بخشی از آذربایجان بود چه در زمان روسیه تزار چه در دوران اتحاد جماهیر شوروی.
در این منطقه همواره اقلیت ارمنی وجود داشته است و در زمان شوروی منطقه خودمختاری در آذربایجان بوده است. با شروع روند فروپاشی شوروی، اعتراضات و سپس شورشها در سال ۱۹۸۸ آغاز شد و در سال ۱۹۹۱ به جنگ تمام عیار تبدیل شد، جنگی که سه سال بعد با اشغال ۲۰% خاک آذربایجان توسط ارامنه به اتمام رسید. هنگام جنگ، ارامنه هفت منطقه دیگر در نزدیکی قره باغ را به آن افزودند و قره باغ را کشور مستقل اعلام کردند، کشوری که هیچ کس آن را به رسمیت نشناخته است.از آن زمان تاکنون تلاشها برای حل مسالمت آمیز این اختلاف بی نتیجه بوده است. خشونتها در همان منطقه یا در دیگر مناطق مرزی ارمنستان و آذربایجان در فواصل مختلف رخ داده اند و آخرین بار در ماه ژوئیه شاهد این درگیری بودیم.
لیبرمن گفت: “به دلیل همه مشکلاتی که جهان با آن روبه رو شده است، این مسئله به حاشیه رانده شد ولی همچون همیشه وقتی کسی به مسئله ای نمی پردازد، آن مسئله به یکباره منفجر میشود.”
لیبرمن گفت موضع سنتی اسرائیل برای حمایت از تمامیت ارضی آذربایجان ریشه در تاریخ و قانون بین الملل دارد. وی همچنین به تاریخ طولانی جامعه یهودی در آذربایجان– جامعه ای با تاریخ بیش از ۲۵۰۰ سال – و همچنین به رفتار مسالمت آمیز نسبت به یهودی ها در این کشور که حتی در روزگار شوروی هم وجود داشته است، اشاره کرد. وی این موارد را دلایلی برای نزدیک شدن روابط این دو کشور خواند.
با وجود اینکه لیبرمن از هرگونه ابراز پیشنهاد برای وزارت امور خارجه در راستای حمایت آشکار از آذربایجان امتناع میکرد، گفت: «آشکار است که ما طرف که هستیم.»
اسرائیل روابط بسیار مهم استراتژیک با آذربایجان دارد – اساساً به دلیل جغرافیای این کشور در مرز با ایران و همچنین چون این کشور تأمین کننده ۴۰% نیازهای نفتی و از خریداران اصلی تسلیحات اسرائیل نیز هست. اسرائیل همچنین روابط قوی با ارمنستان دارد که اوایل امسال اولین سفیرش را برای باز کردن سفارت جدید به تلاویو فرستاد. با این حال، باکو در اینجا سفارتخانه ندارد، در حالی که اسرائیل در باکو سفارتخانه دارد.
در سال ۲۰۰۹ راب گوریک، رابط دیپلماتیک آمریکایی -که نامش توسط ویکیلیکس فاش شد.- که توسط مشاور سیاسی/اقتصادی واشنگتن در سفارتشان به باکو فرستاده شده بود، علایق اسرائیل را به خوبی خلاصه میکند: «روابط اسرائیل با آذربایجان قویاً بر اساس منفعت طلبی و بها دادن به اولویت ها میباشد. هدف اصلی اسرائیل نگهداشت آذربایجان به عنوان همپیمان علیه ایران، به عنوان پایگاهی برای شناسایی نظامی و به عنوان بازاری برای فروش سخت افزار نظامی است.» این علایق، در ضمن این ۱۱ سال، تنها قویتر شده اند.
اکثر گزارشها از جنگ کنونی در قره باغ به صورت جسته گریخت های اظهار میدارند که ترکیه قویاً آذربایجان را حمایت میکند در حالی که روسیه، ارمنستان را؛ از این منظر، ترکیه و روسیه ممکن است در مسیر درگیری باشند.
اما لیبرمن کاملاً با این تحلیل از شرایط مخالف است. وی به طور قطع اظهار داشت که ارمنستان شدیداً توسط ایران حمایت میشود و نه روسیه. وی افزود که مسکو در کنار روابط قدرتمند با ارمنستان، روابط حسنه ای با آذربایجان دارد و قصد دارد تا به نفع اهداف داخلی تعادلی در میان این روابط ایجاد کند؛ زیرا که جمعیت کثیر آذربایجانی و ارمنی ساکن در روسیه را باید در نظر بگیرد.وی گفت: «روسیه ارمنستان را حمایت نمیکند.» و افزود، «آنها تلاش کردند که در نقش میانجی باشند و ارامنه پیشنهاد آنها را رد کردند. ایرانیها حامیان قوی ارامنه هستند. روابط میان آنها بسیار قوی و نزدیک است.»
لیبرمن اشاره کرد کرد که ارمنستان کشوری محصورشده در خشکی است و برای تجارت و دسترسی به دریای خزر کاملاً به همسایه خود ایران وابسته است.
اما اگر لیبرمن در فرضیه حمایت قوی روسیه از ارمنستان شبهه ای ایجاد میکند، او هیچ شکی ندارد که رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه آشکارا آذربایجان را تشویق میکند تا موضعی خشونتآمیز اتخاذ کند و از آن کشور حمایت میکند.
بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که اگر اسرائیل،آذربایجان را حمایت کند، جانبداری ترکیه را نیز کرده است، کشوری که دولتش شدیداً ضداسرائیل است.
لیبرمن گفت: «ما نیازی نداریم که با (با ترکها) همکاری کنیم، ولی نباید حتی لحظه ای متأسف باشیم که میان ایران و ترکیه اختلاف نظری وجود دارد – فکر نمیکنم این برای ما بد باشد. اگر بخواهیم از لحاظ سیاسی درست عمل کنیم، نباید احساس بدی در قبال هر نوع اختلاف نظر میان ترکیه و ایران داشته باشیم.»
در خصوص گزارشهایی که ترکیه شاید در تلاش است تا روابط قوی میان آذربایجان و اسرائیل را خدشه دار کند و سعی دارد جای اسرائیل را در فروش سلاح بگیرد، لیبرمن گفت: «بیرون راندن ما غیرممکن است این فقط به ما بستگی دارد. ما پیشنهادهایی را به آذربایجان ارائه میدهیم که هیچ کشور دیگری قادر به ارائه آنها نیست.» ایران که اظهار داشته خواستار اتمام این درگیری است، در واقع به مناقشه میان ارمنستان و آذربایجان علاقه مند است.
آذربایجانیها مردم ترک و مسلمان شیعه هستند – در حالی که ترکها سنی هستند – و زبانشان هم بسیار نزدیک زبان ترکی است. آذربایجانی ها همچنین ۲۵% جمعیت ایران را تشکیل میدهند.
لیبرمن گفت روابط میان ایران و آذربایجان متشنج است، چون ایران میخواهد انقلاب شیعه خود را به کشوری که مدرن و سکولار است، صادر کند.
ایران میخواهد برای تضعیف رژیم حاکم در باکو این شعله های آتش را بزرگتر کند. لیبرمن گفت: «ایرانی ها از وضعیت کنونی آذربایجان خوشحال نیستند و میخواهند شاهد رژیم آیت اللهی در آن کشور باشند. اگر بخواهیم با واژه های سیاسی بگوییم، آنها از رژیم حاضر در آذربایجان راضی نیستند.» وی افزود منطقه قفقاز جنوبی منطقه کاملاً پیچیده ای است با منافع متضاد متعدد.
«روسیه نمی تواند نسبت به آنچه در آنجا اتفاق میافتد بی تفاوت باشد، ترکها میخواهند در منطقه بسیار فعال باشند و همه قدرتها چه منطقه ای، چه جهانی اکنون شاهد این اتفاقات هستند. روسها نظاره گر هستند چون در نزدیکی مرزهایشان اتفاق میافتد، ترکها و ایرانیها نظاره گر هستند، فرانسوی ها اتفاقات را دنبال میکنند چون از لحاظ سنتی خود را حامیان ارامنه میدانند – جامعه خیلی بزرگی از ارامنه در فرانسه زندگی میکند. همچنین جامعه بزرگی از ارامنه در ایالات متحده هستند که تأثیر زیادی بر کنگره دارند. این یک درگیری ساده نیست.
خط رسمی اسرائیل در ظاهر حتیالمقدور دور ماندن از ملغمه است. لیبرمن گفت: «در حالی که اورشلیم باید خیلی کم سخن بگوید، به نفع اسرائیل است که موضعش مشخص شود.»
وی گفت: «آذربایجان دوست ماست و دوستی در زمان بحران محک میخورد،من قویاً پیشنهاد میکنم که ما دوستیمان را با آذربایجان حفظ کنیم.»