آرتساخ – ارگ حفاظت از هويت ارمنی
سياست دو جانبه روسيه در زمينه آزادی آرتساخ و چانه زنی با ابراهيم خليل خان
آسپت مانچیکیان
وعده هايی که مقامات روس به ارمنيان در مورد حمله به قفقاز و تشکيل دولت مستقل ارمنی در آرتساخ را داده بودند، روند اطمينان بخش خود را طی می کرد. سخنان ملکه «کاترين دوم» قاطع و تغيير ناپذير به نظر می رسيد و ارمنیان امیدوار به آینده روشن بودند.جاثليق «هوهانس گاندزاساری» و مليک های آرتساخ اطمينان دادند که با نيروهای نظامی خود آماده هستند و از روس ها می خواستند تا حمله را در اسرع وقت آغاز کنند.
«آبوُو»، ملیک بخش گلستان آرتساخ، نامه جداگانه ای به روس ها نوشت و به آنها اطمينان داد که کشورش مملو از آذوقه است و تعداد نظاميان روس هر چقدر زياد هم باشند، آنها می توانند آذوقه ارتش را فراهم کنند. برای اين که يک حاکميت ارمنی با حضور روس ها در آرتساخ تأمين شود، لازم بود «ابراهيم خليل» خان قراباغ از میان برداشته شود. اما سر نگونی ابراهيم خليل که با يک نيروی قبيله ای سازمان يافته در ارتفاعات شوشی مستقر بود، کار آسانی نبود.
«ابراهيم خليل» می دانست که هراکليوس دوم، پادشاه گرجستان برای پذيرش تابعيت روسيه آماده می شود و نيروهای روس به زودی در قفقاز ظاهر خواهند شد. خان همچنين اطلاعات مبهمی در مورد روابط مخفی ارمنیان با روس ها داشت. او به خوبی می دانست که همه اينها تهديدی برای حاکميت او هستند و باعث سرنگونی وی خواهند شد. روس ها به ارمنی ها و گرجی ها قول داده بودند که کمک کنند، اما تعلل می ورزیدند.
در آن روزها، شاهزاده «گريگوری پوتمکين» گزارشی را به ملکه کاترين دوم ارائه کرد و پرسيد: «آيا اين بار برای ما مناسب نخواهد بود که ابراهيم خان را به سوی خود جلب کنيم، تا در صورت لزوم در مشت ما باشد؟»
ژنرال پاول پوتمکين که با ارمنی ها و گرجی ها در حال گفتگو بود، همزمان با ابراهيم خليل نیز ارتباط برقرار کرد. ابراهيم خليل متوجه شد که روس ها سعی می کنند با او چانه زنی کنند و اگر او مايل به اطاعت از روسيه باشد، سياست مسيحی گرايی پوتمکين فقط در حد يک حرف باقی خواهد ماند. حالا همه چيز به چابکی و بازی او بستگی داشت.
ابراهيم خليل نامه ای به ژنرال پاول پوتمکين نوشت که در آن می گويد: «من مدتهاست که مشتاق هستم تا برده وفادار و سرسخت پادشاهی بخشنده روسيه و مهربان ترين و ملکه ای باشم که با سخاوت تمام نشدنی فرمانروايی می کند. بدون داشتن ارتباط، چگونه می توانستم اعتماد کرده و وارد مسيری شوم که منجر به چنين شادی بزرگی شود؟ من اندوهگين بوده و در انتظار فرصتی مناسب از مشيت خداوند متعال بودم، تا بتوانم آرزوی خدمت را به اطلاع برسانم.»
خان اين نامه را با نماينده ای به پوتمکين ارسال کرد.
ژنرال پوتمکين در نامه ای پاسخ داد که غم و اندوه و شرمندگی خان بيهوده بود، زيرا تا کنون هيچ موردی وجود نداشته است که حتی يکی از کسانی که به دنبال حمايت روسيه هستند،رد شده باشد. پوتمکين در نامه اش با اشاره به «گيرِی خان»، پادشاه کريمه تأکيد کرد:
«درخواست برای حمايت روسيه بهترين راه برای محافظت از همه حقوق حاکميت است.»
روسها، با طرح ايده قراباغ مستقل و از طريق ارمنیان، آن هم بدون جنگ، سعی کردند ابراهيم خليل خان را مجبور به پذيرش اطاعت از روسيه کنند. دربار روسيه قصد نداشت که حاکميت ارمنستان را بر اساس اصول خمسه (قراباغ دارای ملوک خمسه بود) بازگرداند. بهترين راه برای روس ها اين بود که ابراهيم خليل خان اطاعت از روسيه را بپذيرد، به عبارت ديگر، قراباغ را به روسيه ملحق کند.
در مورد ارمنیان، روس ها مطمئن بودند که با چاپلوسی می توانند دل آنها را بدست آورند. ملکه کاترين دوم گفت: «تنها با زور اسلحه نيست که می شود بر ملت ها پيروز شد، بلکه لازم است اعتماد آنها را جلب کنيم، قلب آنها را به دست آوريم و برای اين امر به هر طريقی بايد چاپلوسی کرده و و بهترين افراد را در کنار خود نگه داريم.»
ملکه کاترين دوم نامه ای کتبی به شاهزاده گريگوری پوتمکين ارسال کرد که در آن آمده بود:
«اما در مورد ابراهيم خان، اگر در پذيرش وی به عنوان يک تابع روسيه مشکلی يا ترديدی وجود نداشته باشد، به نظر می رسد که ما می توانيم آنچه را که با شاه هراکليوس انجام داده ايم، برای وی نيز به کنار بگيريم. در اين صورت، شما به ژنرال پوتمکين دستور دهيد که با ابراهيم خان اتحاد ايجاد کند، بر اساس این اتحاد او بايد تسليم تاج و تخت امپراتوری روسيه شود و اقتدار والای من و جانشينان من بر او و جانشينان او را به رسميت بشناسد. «پذيرش در چنين شرايطی می تواند اثبات نرمی سلطه اينجا (روسيه) باشد و بسياری از همسايگان ما در آنجا (ماوراء قفقاز) را تشويق می کند تا از اين دو فرمانروا الگو بگيرند.»
بر اساس دستور ملکه، شاهزاده پوتمکين به ابراهيم خليل خان پيامی ارسال کرد و اظهار داشت که اگر به روسيه وفادار بماند و هميشه دستورات شاهنشاهی را اجرا کند، تنها در اين صورت وی شهروند روسيه محسوب می شود.ابراهيم خليل خان به خوبی می فهميد که روس ها به اطاعت او احتياج دارند، بنابراين با چاپلوسی و بازی های فراوان سعی می کرد کمتر کوتاه آمده و بيشترين را بدست آورد.خان قراباغ برای پاسخ به تقاضای اطاعت پذيری عجله ای نداشت و شروع به تأخير در مذاکرات با روس ها کرد. در همان زمان، به منظور نشان دادن اين که خيلی هم ترسو نيست، خان شروع به تقويت قلعه شوشی و ديوارهای شهر کرد.ابراهيم خليل خان برای استحکام بخشيدن به شوشی از مليک های ارمنی نيروی کار خواست. ژنرال پاول پوتمکين با ارسال پيامی به خان، اظهار داشت که استحکامات شوشی برای ارتش روسيه وحشت برانگيز نيستند و از او خواست فوراً اطاعت کند.ابراهيم خليل خان نشان داده بود که تا کنون روس ها را فريب داده و تابع روسيه بودن هرگز يک ثروت و حتی واقعيت قابل قبول تلقی نشده است.
در همان زمان، ابراهيم خليل خان درخواستی را به سلطان عثمانی عبدالحميد اول ارسال کرد که در آن آمده است: «من به باشکوه ترين مقام گزارش می دهم که من خود را نماينده تخت عالی می دانم، جايی که فرشتگان زندگی می کنند،و بخشندگی آن بزرگتر از يک درياست. تمام زندگی،ثروت، سرزمين ها و ملت من خاک پای جانشين پيامبر بزرگ ما (سلطان عثمانی) است. سرور مهربان، من منتظر کمک شما هستم و اگر ما را تقويت کنيد،دشمنان دين ما را نابود می کنيم.»
دولت روسيه،به منظور تسلیم ساختن ابراهيم خليل خان، تصميم گرفت با ايجاد انگيزه جديد، ايده قراباغ مستقل را پيش ببرد. در ۱۹ مه ۱۷۸۳، شاهزاده گريگوری پوتمکين يک دستور کتبی به ژنرال پاول پوتمکين ارسال کرد و نوشت:
«درخواست ابراهيم خلیل خان برای اطاعت و فرمانبرداری، حذف او را منتفی می کند. عالی جناب، بدون اجرای دستور قبلی برای سرنگونی وی، فقط به او بگوييد، شرطی که ملکه روسيه به آن احترام می گذارد، وفاداری است. بنابراين،اگر او متعهد به اتحاد باقی بماند وهميشه آماده اجرای دستورات عالی باشد، در چنين شرايطی می توان اميدوار بود که او به عنوان اطاعت کننده پذيرفته شود… لطفاً دل ارمنیان را بدست آوريد و روحيه خوبی نسبت به روسيه در آنها حفظ کنيد، تا ما بتوانيم سخت کوشی و آمادگی آنها را برای آن اقداماتی به کار بگيريم که شرايط و منافع امور ما ايجاب می کند.»
در همان روز، ۱۹ مه، شاهزاده گريگوری پوتمکين گزارشی به ملکه کاترين دوم فرستاد، که در آن می گويد:
من هنوز فرمان اعليحضرت شاهنشاهی را نداشتم، لذا به ژنرال پاول پوتمکين دستور دادم تا او را به اطاعت از ما بقبولاند. در اينجا لازم است پيش بينی شود، که دريک موقعيت مناسب، با توجه به وعده های والای شاهنشاهی که توسط من به ملوک ارمنی ارائه شده،در استان وی(ابراهيم خان) که متشکل از ملت ارمنی است يک دولت ملی تشکيل داده و بدين ترتيب در آسيا يک دولت مسيحی احيا شود.
به درخواست اسقف اعظم «هوُوسِپ آرغوتيان»، جاثليق کل ارمنیان نامه هايی را به حاکمان مناطق مختلف روسيه ارسال کردند و از آنها خواستند از مقررات مورد تأييد ملکه پيروی کرده و بدون دستور و برگه و مُهر(ممهور به مهر قرمز) جاثليق اجميادزين (مرکز دينی ارامنه جهان در ارمنستان)، اجازه ندهند هيچ روحانی ارمنی در منطقه خود فعاليت کند. جاثليق ارامنه همچنين برای ايجاد نظم در زندگی روحانيون نيز گام های لازم برداشت.
در واقع،روحانيون گاهی به نقاط دور می رفتند و به فعاليت های معنوی و دينی می پرداختند. جاثليق از شخصيت های کليسا ارمنی خواست که به فعالیت های جانبی نپردازند. بخشی از فعاليت های جاثليق مبارزه با طبقه مشکوک سکولار بود که سعی در گسترش فرقه های دينی غير قابل قبول داشتند.
در مورد آزادسازی ارمنستان، جاثليق موافق نبود تا گام های ماجراجويانه برداشته شود و متعاقباً همه ملت جوابگوی آن شود. گاهی اوقات می توان آرمان های محلی و ابتکارات جسورانه را بخشيد. اما موقعيت رسمی و منافع عمومی نبايد به خطر بيفتد.
منبع:
https://www.aztagdaily.com/archives/525564?hilite=%D4%B1%D6%80%D6%81%D5%A1%D5%AD