قتل و کشتار و مهاجرت مجدد ارامنه توسط دولت ترکیه ادامه دارد
نویسنده: احمد مزارعی
“یک ارمنی را بکش تا وارد بهشت شوی” (۱) این شعاری بود که حزب “اتحاد و ترقی”(۲) ترکیه برای دامن زدن به جنگ مذهبی در منطقه جنوب شرقی ترکیه برای کشتار هرچه بیشتر ارمنیها در جریان جنگ جهانی اول در سر لوحه تبلیغات خود قرار داده بود.
همین شعار در هفته های گذشته هنگامیکه ارتش ترکیه به شهر “کسب” در شمال غرب سوریه حمله برد ، دوباره سرداده شد،زیرا غالب ساکنانش ارمنی بودند. در جریان جنگ جهانی اول میان روسیه و ترکیه در منطقه “ساری قامیش” جنگی در گرفت که به شکست ترکها منجر گردید،در این جنگ ارمنیها نیز بنفع روسیه در جنگ شرکت داشتند. ترکها بعد از این شکست قتل عام عمومی ارمنیها و آشوریهائی که در سراسر امپراتوری عثمانی ساکن بودند با فتوای مذهبی اغاز کردند. علیرغم اینکه نزدیک به یک قرن از این نسل کشی گذشته اما جهانیان این فاجعه بزرگ انسانی را فراموش نکرده بویژه اینکه بسیاری از بازماندگان آن قتل عامها هنوز در قید حیاتند.
زمینه سازی قتل عام :
در فوریه ۱۹۱۵سه نفر از رهبران حزب اتحاد و ترقی گرد هم امده وتصمیم بر قتل عام همه شهروندان مسیحی ساکن امپراتوری گرفه و دستاویز آنان این بود که مسیحیان به روسها کمک کرده اند. آنان این موضوع را نیز در میان خود مطرح و رویش توافق کردند که چون ما در شرایط جنگی بسر میبریم باید از فرصت استفاده کرده و آنچنان کشتار را سازماندهی کنیم که پیش از پایان جنگ همه آنان کشته شده باشند.
کشتار مسیحیان ساکن امپراتوری عثمانی از تاریخ ۲۴ اوریل سال ۱۹۱۵ آغاز و بر طبق برنامه ای از قبل تنظیم شده کشتار اغاز گردید ، ابتدا ۶۰۰ ارمنی که دارای مناصب مهم دولتی بودند اعدام شدند و سپس بطور سراسری ذبح ارامنه اغاز گردید مردان کشته و زنان به اسارت گرفته میشد و مورد تجاوز قرار میگرفت اطفال هم یا ذبح میشدند و یا ربوده میشدند ، همزمان املاک انان مصادره اشیا قیمتی بسرقت میرفت . مصطفی کمال اتاترک “سکولار” در جائی جنایات ترکها را در حق ارامنه اینچنین شرح میدهد : ” شهروندان ما جنایاتی مرتکب شدند که عقل نمی پذیرد ،همه شکل استبداد که حتی فکرش راهم نمیتوان کرد انجام دادند، به کشتار جمعی دست زدند، روی بچه های شیرخوار و زنده نفت ریخته و آتششان زدند،به زنان و دختران ،جلوی کسانشان، تجاوز کرده در حالیکه دست و پایشان را بسته بودند،همه املاک منقول و غیر منقول ارمنیها را تصاحب کرده و سپس آنها را بسوی بیابانهای عراق و سوریه فرارشان دادند، آنها مردمی بودند بینوا که در حقشان بدترین شقاوتها اعمال شد، بشکل وحشیانه ای به آنها اهانت شد و ذلیل شدند، ملت ما ارمنیها را در شرایطی تحمل ناپذیر قرار داده که هیچ ملتی در طول تاریخشان اینچنین نشده است”.
پس از پایان جنگ مدتی ارامش برقرار بود اما عملیات وحشیانه قتل عام مجددا بین سالهای ۱۹۲۰-۱۹۲۳ اغاز گردید با این غرض که بقیه را هم که زنده مانده بودند نابود کنند در این مرحله اگر کسی مانده بود بطرزی حیوانی انها را به بیابانهای مرزهای عراق و سوریه برده و رهایشان میکردند. پس از این مرحله بموجب قوانینی اماکن فرهنگی و مذهبی ارمنیها را تخریب نموده و تعداد انها به ۳۰۰۰ مرکز میرسید.
در ماه اگست سال ۲۰۱۲ فرماندهی ارتش “آزاد سوریه “ ( ۳ ) طی اطلاعیه ای بطور رسمی به ارمنیهای سوریه اخطار داد که چون انها در شرایط فعلی در کنار دولت سوریه قرار گرفته،و بخصوص در شهر حلب و لاذقیه راهبندانهای نظامی درست میکنند از سربازان سوریه در خانه هایشان پذیرائی میکنند و خلاصه اینکه اسلحه ارتش را در خانه هایشان انبار و پنهان میکنند، دشمن جنگی به حساب میایند و از همین تاریخ بود که اردوغان و داوود اوغلو چراغ سبز حمله به شهر “کسب” را روشن کردند و جنگ برای اشغال شهر کسب اغاز گردید و همزمان کشتار اهالی و ربودن انان نیز اغاز گشت و متاسفانه اینبار و در قرن بیست و یکم جنایاتی مشابه گذشته تکرار گردید با این فرق که اینبار در سوریه،در نتیجه یک درگیری که عوامل بین المللی داشت و کشتار نیز اگرچه مشابه اما بدست مزدوران و جنایتکارانی انجام میگرفت که از سراسر جهان به سوریه اورده شده بودند.
باکمال تاسف ارمنیها یکبار دیگر و در سکوت بین المللی در معرض قتل و کشتار و تخریب اماکن فرهنگی و مذهبی خود قرار گرفتند،ارمنیها یکبار دیگر مجبور شدند همانند گذشته به شهرهای دیگر سوریه لبنان و یا بسوی امریکا مهاجرت کنند و کلیسای انها در شهرهای دیرالزور و حلب توسط “ارتش ازاد سوریه” تخریب شد ،کلیسا هائی که انان در گذشته اجساد قربانیان “هولوکاست” ارمنیها در ترکیه دفن کرده بودند.هم اکنون جنایاتی مشابه در حق ارمنیها و آشوریهای عراق انجام میگیرد، درچند سال پیش یعنی پس از اشغال عراق جنایاتی مشابه همان نسل کشی ترکیه در حق مسیحیان عراق اعمال شد. بنا به نوشته “وین مدیسن” نویسنده و محقق امریکایی، در عراق کشتار مسیحیان زیر نظر موساد اسرائیل و با دست پیشمرگه های بارزانی و طالبانی انجام میگرفت و هدف این بود که مسیحیان را پاکسازی کرده و بجایشان کردهای یهودی ساکن اسرائیل اسکان دهند.
تهاجم اخیر ترکیه به شهر کسب که غالب شهروندانش ارمنی هستند یکبار دیگر افکار عمومی جهانی را متوجه نسل کشی گذشته ترکها در حق ارمنیها نمود، جنایاتی که در چند سال گذشته مساله مورد اختلاف میان امریکا فرانسه و ترکیه گردید و انعکاس جهانی داشت. بنا به تاریخ طبری اساس امدن ترکهای غز وسلجوقی به سال ۵۰ هجری باز میگردد که عبید الله زیاد تعدادی غلام ترک را برای جنگ در راه اسلام به منطقه ای در عراق اورد که نامش را : ” ساره من رای” بمعنی خوشحال شد هرکه دید که همین سامرای کنونی در عراق است. تاریخ ترکهای مهاجر به خاورمیانه همیشه همراه با جنگ و کشتار ملل این منطقه بوده و اصطلاحات دذدی و غزی، سگی باش از جانب بگی باش، خان ما بگی داشت بگ ما سگی داشت و ایلغار مغولها هم که بر همه ما روشن است.
علت اصلی حمله ترکیه و تسلط بر شهر کسب و یا کوشش در جهت منضم کردن استان حلب به ترکیه جنبه توریستی و اقتصادی دارد بویژه تجارت و جهانگردی در این مناطق بر اقتصاد ترکیه و شهر استانبول سایه می افکند در سراسر سوریه بویژه منطقه حلب انچنان رنگارنگی زیبائی از مذاهب قبایل زبانها ملل و مناسبات انسانی وجود دارد که کمتر مشابهی میتوان برای ان ذکر کرد، ترکها خود در امر تجارت صنعت و امور کشوری سر رشته نداشته و اینگونه امور عمدتا دیگران چه در تاریخ قدیم و یا جدید غیر ترکها پیش میبرده اند، برای مثال در نیمه سده نوزدهم از ۱۶۶ نفر بازرگان در کل ترکیه ۱۴۱ نفر ارمنی و تنها ۱۳ نفر ترک بودند،و از ۱۵۳ نفر وارد کننده کالا ۱۳۰ نفر ارمنی و تنها ۲۳ نفرشان ترک بودند و…. در سالهای ۱۹۳۰ نیز ترکها کوشیدند این مناطق را از سوریه جدا کنند ولی از عهده فرانسویها بر نیامدند در ان سالها سوریه در اشغال فرانسه قرار داشت.
در مورد ارمنیهای سوریه باید گفت که انها نقش بسیار مهم و ارزشمندی در تاریخ قدیم و جدید سوریه ایفا کرده اند، ارمنیها نقش سوریه را نسبت به تاریخ قدیم و معاصر خود بسیار میستایند و به ان میبالند و برای قدردانی از محبت و دوستی دولت سوریه و اعراب بطور عموم مجسمه یادبودی در کنار دریاچه سوان در ارمنستان ساخته و نصب کرده اند،در دوره قبل از فروپاشی شوروی بعلت اینکه هر دو کشور در منظومه اردوگاه سوسیالیسم قرار داشتند موجب شد تا رابطه میان انها بسیار بسیار همه جانبه و عمیق گردد، در سال ۲۰۰۸ دکتر بشار اسد رئیس جمهور سوریه بهمراه همسرش از ارمنستان دیدن کرد که پس از چندی مسافرت متقابل رئیس جمهور ارمنستان سرژ سرکیسیان را در پی داشت.
اینکه امپریالیسم امریکا ترکیه و ارتجاع عرب برای از میان برداشتن سوریه و تجزیه این کشور اصرار دارند، همانا نقش این کشور در محور مقاومت، دفاع سرسختانه از مقاومت ملت فلسطین در برابر دولت فاشیستی صهیونیستی اسرائیل و همچنین دفاع این کشور از ناسیونالیسم و قومیت عربی میباشد که امریکا شدیدا مخالف و انرا بر نمیتابد.
اما همه کشتارها و جنایتهای گوناگون امریکا ترکیه اسرائیل و ارتجاع عرب بر علیه ملت قهرمان سوریه با شکست روبرو شده، سوریه و ملل ستمدیده خاور میانه از این تجاوز امپریالیستی سربلند بیرون خواهند امد.
توضیحات :
(ا) مشابه همین فتوا :” کشتن یک ایرانی ثواب کشتن هفتاد مسیحی را، دارد” از طرف شیخ الاسلام عثمانیها داده شد عثمانیها شورشها در ولایات عثمانی را در نتیجه تحریکات صوفیان ایرانی میدانستد گسترده ترین این قیامها اسحاقیه، مولویه ،دانشمندیه و بکتاشیه بود.
(۲) حزب اتحاد و ترقی اساسا زیر نفوذ اروپائیها و یهودیان “دونمه” تشکیل گردید با این هدف که ترکیه را کلا در کنترل غرب قرار داده و در جهت منافع سرمایه داری در حال رشد و در ضدیت با مسلمانان به حرکت در اورند سکولاریسم ترکیه نه پدیده ای طبیعی و خود جوش که از میان جامعه ترکیه سر بر اورده باشد بلکه امری سیاسی بود. این چه سکولا ریسمی است که حتی تا سال ۱۹۴۰ به قتل و کشتار گسترده شهروندان ارمنی کرد اسوری و اشوری ترکیه و بقصد پاکسازی دست میزند ؟.
(۳) شهر کسب اکنون ازاد شده است.