دکتر جعفر خاشع :
متاسفانه ایران واکنش در خوری به ادعاها و توهین های آذربایجان ندارد
سخنرانی دکتر جعفر خاشع در سمینار « معادلات ژئوپلیتیک قفقاز و نقش آفرینان منطقه ای و فرا منطقه ای»
۱۴ اسفندماه ۱۴۰۱
بنده صحبت های خودم را با چند مقدمه کوتاه شروع می کنم و در ادامه سعی می کنم یک توصیف مختصری از وضعیت قفقاز ارائه کرده و سپس یک تبیین و چرایی از این تحولات و این که هرکدام از کنش گران چه انگیزه هایی دارند ارائه و درادامه پیشنهادات عملی و اجرایی ای را برای جمهوری اسلامی ایران خواهم داشت.یکی از نقض های سیاست خارجی ما در حوزه قفقاز این است که ما خیلی جزیی و دوگانه به مسائل می نگریم. چه بهتر می بود که ما یک مفهوم کلی برای منطقه تعریف می کردیم و از این تناقض ها و از این دوگانه های مسیحی و مسلمان فراتر می رفتیم. مقدمه بعدی در مورد مسئله قفقاز است که اکنون در وضعیتی است که اگر در گذشته از منظر کنش گران بین المللی و رقابت های ژئوپلتیکی صحبت می کردیم امروز صحبت از فازهای جدیدی است که همراه با یک جنگ ژئوپلتیک شده است. چرا جنگ؟ بخاطر اینکه یک مولفة جدیدی وارد کنش گری این کنش گران بین المللی شده است. ما قبلا شاهد تحریف تاریخ، زبان، الفبا، دین و این دست مسائل بودیم اکنون با تحریف جغرافیا روبرو هستیم که جمهوری اسلامی ایران باید مطابق با این تغییرات و اقدامات سیاست های منطبق با آن را پیگیری و اتخاذ نماید.
مقدمه بعدی من در مورد جنگ مفاهیم در قفقاز است که متاسفانه این جنگ هم بر علیه ایران وتمامیت ارضی آن و هم بر علیه ارمنستان است که کمتر مورد توجه قرار می گیرد. مفاهیمی مثل زنگزور و آذربایجان غربی و بحث هایی که راجع به پل خدا آفرین مطرح می شود از این دست است. از زمانی که جنگ ۲۰۲۰ قره باغ تمام شده این پل خدا آفرین مکانی شده که از عضو شورای امنیت ملی کاخ سفید گرفته تا یک پان ترک ساکن ایران عکس پروفایلش را از این پل می گذارد و این نشانه ای است که آن ها سرمایه گذاری کلانی انجام می دهند.بحث دیگر استفاده از مفاهیم است مثلاً نام همین آذربایجان که بیشتر از ۱۰۰ سال است که ما داریم هزینه این تغییر مفهوم را می دهیم. بنده به عنوان کارشناس بنیاد مطالعات قفقاز از همه اندیشمندان ایرانی و ارمنی تقاضا دارم که بیایند و بنشینیم و در موردتاریخ این مفاهیم صحبت کنیم و متونی را منتشر کنیم. زیرا بسیاری در داخل کشور از روی ناآگاهی این مفاهیم را بکار می برند.
مسئله بعدی ای که می خواهم اشاره کنم بحثی است که در بند ۹ توافقنامه آتش بس نهم نوامبر ۲۰۲۰ آمده و ما به اشتباه از لفظ جعلی کریدور استفاده می کنیم. لفظی که به نوعی بازی در زمین الهام علی اف است. به نظرم لفظ کریدور یک مفهوم اقتصادی است و در هیچ جای دنیا نمی بینیم که کریدوری تمامیت ارضی یک کشور را نقض کند، در حقیقت این موضوع ادعای سرزمینی علیه ارمنستان است و اصلاً بحث کریدور مطرح نیست و بخاطر همین باید در ادبیات رسانه ای و پژوهشی به این مسئله توجه خاصی داشته باشیم. حتی خود روسیه که تخم این فتنه را کاشته از لفظ مسیر بجای کریدور استفاده می کند.
بحث دیگر درباره کنشگران است. یکی از کنشگران اصلی جمهوری آذربایجان است که پروژه ای را که برایش تعریف شده بسیار خوب اجرا می نماید و واقعا یک مجری به تمام معناست و این سیاست ها با شناختی که الهام علی اف و تیمش از ایران دارد اجرا می شود. این توهینی که در رسانه های جمهوری آذربایجان بر علیه مرجعیت ایران، علیه مقام معظم رهبری و بر علیه تمام مقدسات ما مطرح می شود چنانچه توسط یک فرانسوی و آمریکایی و انگلیسی مطرح می شد قطعا واکنش دیگر را از سوی ایران شاهد می بودیم.. آن ها ضعف های ما را می شناسند و در داخل کشور تیم سازی کرده و بالاترین توهین ها را انجام می دهند ولی ما متاسفانه آن واکنشی را که باید داشته باشیم نداریم.
هدف اصلی علی اف در این منطقه بحث اشغال استان سیونیک و اتصال به نخجوان است که با لفاظی هایی چون ایروان مال ماست و لفظ آذربایجان غربی مطرح یا از طریق بستن کریدور لاچین مطرح می کند و در واقع انحراف از موضوع اصلی است. ما در کنار این موارد بحث ترکیه را نیز داریم که همان طوری که مستحضرید از سالیان پیش بجای سیاست تنش صفر با همسایگان تنش حداکثری با همسایگان را پی گرفته است.آن ها در مدیترانه،سوریه و عراق درگیر هستند. اختلافاتی با روسیه و یونان دارند. ترکیه اردوغانی به مرحله ای رسیده که هم به لحا ظ داخلی هم به لحاظ بین المللی دنبال ماجراجویی است و حوزه قفقاز نیز در این ماجراجویی می گنجد که اتفاقا با سیاست های غرب نیز همپوشانی دارد که ما بصورت افزایش درگیری ها در این منطقه شاهدیم.
بحث روسیه بحث مهمی در ایران است که خیلی ها معتقدند که با تحولات ۲۰۲۰ نقش روسیه در قفقاز پر رنگ شده است. بعضی ها خلاف این اعتقاد را دارند. بنظر بنده روسیه به نوعی قفقاز را به اوکراین باخته است. بحران اوکراین از ۲۰۱۴ شروع شد. در آوریل ۲۰۱۶ اولین اثر بحران اوکراین را در جنگ ۴ روزه آوریل دیدیم که روسیه ارمنستان را غافلگیر کرد و متاسفانه نه ارمنستان و نه ایران آن جنگ را جدی نگرفتند. امروز می بینیم که روسیه در چارچوب برنامه های آذربایجان و ترکیه پیش می رود و بحث بسته شدن کریدور لاچین به خوبی نشان داد که تا کنون هیچ یک از جمهوری های پیشین شوروی نتوانسته بودند این چنین روس ها را تحقیر کنند و می بینیم که کماکان این کریدور از طرف آذربایجان مسدود است. به نظر بنده روسیه در این جنگ ژئوپلتیک آرام آرام در حال از دست دادن ارمنستان و آذربایجان است و تنها باید بصورت لرزان دلخوش به قره باغ باشد که پس از پایان ۵ سال ماموریت حافظان صلح آن هم ممکن است از دست برود.
در انتها چند پیشنهاد برای جمهوری اسلامی ایران دارم. نخست این که نقص خیلی عمده ای که در سیاست خارجی ما دیده می شود این است که سیاست خارجی ما پشتیبان دادهای و رسانه ای در حوزه قفقاز ندارد. ما این پشتیبانی رسانه ای را در حوزه خاورمیانه میبینیم که خیلی قدرتمند است. بعد از جنگ ۲۰۲۰ و بعد از این که الهام علی اف جاه طلبی های خود علیه ایران را مطرح کرد، بحث افکار عمومی در مناطق آذربایجان ایران به نفع ما تغییر یافت. بنده خود اهل مراغه هستم و در این مناطق می بینم که آن افکار عمومی گذشته نسبت به این که بحث قره باغ بحث ارمنی-آذری است تغییر کرده است. لذا امروز این افکار عمومی آماده پذیرش سیاست گذاری هایی است که تضمین کننده منافع ملی ما در منطقه خواهد بود. ما در کشورهای غربی نیز می بینیم که وقتی می خواهند اقدامی انجام دهند چند سال قبل افکار عمومی را آماده این اقدام می نمایند و ما باید این مسئله را در حوزه کشور بویژه در شمال غرب بصورت جدی مد نظر قرار دهیم. زیرا منطقه به سمت تشدید تنش ها می رود و ما نیز مجبور به واکنش خواهیم بود، لذا پشتیبانی افکار عمومی در این برهه می تواند در موفقیت و پیشبرد سیاست های ما در این منطقه کمک کند.
پیشنهاد دیگر این است که ما به هر شکلی که شده باید حضورمان را در استان سیونیک ارمنستان تقویت کنیم. ما باید یک وضعیت حقوقی برای ایران تعریف کنیم که جمهوری اسلامی ایران در مواقعی که نیاز باشد بوسیله آن تعریف حقوقی عمل نمیاد. چنانچه گفته شد که اگر نیکول پاشینیان و دولتش همراهی نکرد، ایران چه کاری از دستش بر می آید باید گفت که ایران همین الان هم یک سری دستاویزهای حقوقی ای برای این مسئله دارد مهمترین دستاویز در عرف بینالملل دفاع پیشدستانه و دفاع از منافع و امنیت ملی خودمان است. مانند نمونه ای که ما از سوی ترکیه در عراق و روسیه در اوکراین شاهد بودیم.
پیشنهاد دیگر، بحث بازسازی جاده ارتباطی ایران با ارمنستان و بین المللی کردن آن جاده است تا هزینه تخریب و تصرف آن برای دیگران بالا برود. هر طور شده باید این کریدور شمال و جنوب ساخته و تقویت شود و منافع کنش گران دیگر با آن درگیر شود.
پیشنهاد دیگر افزایش سطح همکاری با روسیه است. الان روسیه در وضعیتی است که ما می توانیم با فشار و توجیه منافع خودمان را پیش از پیش در قفقاز پیگیری کنیم. روسیه در وضعیت سابق نیست که یک جانبه گرایی را ادامه بدهد ما اگر واقعا انگیزه داشته باشیم می توانیم این همکاری را افزایش دهیم. بعنوان مثال اگر روسیه سابق وجود داشت شاید این اجازه را نمی داد که کنسولگری ایران در قاپان دایر شود.
و آخرین پیشنهاد بنده مربوط می شود به بحث همکاری ایران با اتحادیه اروپا. ایران روی کاغذ با اتحادیه اروپا منافع همخوانی در قفقاز دارد هرچند که در خیلی جاهای دیگر تضاد داریم. ولی می توانیم بصورت عملگرانه با اتحایه اروپا بنشینیم صحبت کنیم. همان کاری که روسیه با ترکیه می کند روسیه با اوکراین و در واقع با ناتو میجنگد ولی با ترکیه عضو ناتو در قفقاز همکاری می نماید.