مراسم گرامیداشت یکصد و هشتمین سالگرد نسل کشی ارمنیان برگزار شد
روابط عمومی موسسسه ترجمه و تحقیق هور
چهارشنبه ششم اردیبهشت ماه ۱۴۰۲، یکصدو هشتمین سالگرد گرامیداشت یاد قربانیان ارمنی حاصل از نسل کشی ارمنیان در ترکیه عثمانی با حضور جمع کثیری از ایرانیان اعم از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، مورخان،اساتید دانشگاهی و نمایندگان اصحاب رسانه در سالن اجتماعات انجمن اجتماعی ارمنیان تهران برگزار گردید.
در ابتدای این مراسم خانم سارینه توروسیان، عضو هیئت مدیره موسسه ترجمه و تحقیق هور ضمن خوشامد گویی در سخنانی گفت:
«آنچه باعث می شود ما ارمنیان هر ساله و در سراسر جهان این جنایات را یادآوری کرده و گرامی بداریم بی مجازات ماندن آن جنایات و تکرار آن در امروز می باشد. بی مجازات ماندن آن جنایات بود که ترکیه اینبار در سال ۲۰۲۰، بدنبال همان تفکر پان تورانی خود به تحریک باکو پرداخت و همان جنایات مشابه را نظیر تبعید اجباری، بریدن اعضای بدن اسرا، تجاوز و بمباران کودکستان ها، بیمارستان ها و اماکن مسکونی آرتساخ را بدست نظامیان باکو و تکفیری های منتقل شده از ترکیه مرتکب شد.
دولت کنونی ترکیه نه تنها برخلاف نظام حقوق بین الملل، از پذیرش مسئولیت و عذرخواهی رسمی بابت جنایات اسلاف خود و پرداخت غرامت به بازماندگان قربانیان ابا دارد و گزارش های موثق مورخان در این خصوص را نیز در حکم خیانت به هویت و تاریخ و تبار خود قلمداد می کند، امروز نیز از یک سو بدلیل ضعف سیاسی ایجاد شده پیرامون دولت و ملت ارمنستان استفاده کرده و تحت ایده دروغین روند عادی سازی روابط، در راه انکار و به فراموشی سپردن کامل نسل کشی از حافظه ارمنیان قدم برداشته و از سوئی نیز از طریق تحریک باکو، اقدام به محاصره آرتساخ کرده و مردم بی دفاع جمهوری آرتساخ را تحت فشار قرار می دهد، تا این بار نیز همانند سال ۱۹۱۵،میلادی مردم ارمنی مجبور به تبعید اجباری و مهاجرت از سرزمین های آبا و اجدادی خود شوند.گذشته از موارد یاد شده، حمایت های علنی ترکیه از گروه های تجزیه طلب و نفرت پراکن و از همه مهمتر تحریک و ترویج مسائل قومی در منطقه، امری انکار ناپذیر است و از سیاست های بارزی است که تحت لوای ایدئولوژی پان تورانیستی ادامه دارد و متأسفانه این بار نیز جامعه متمدن بین الملل چشمان خود را بر آن بسته است.ترکیه همچنین پارا فراتر گذاشته و پس از انتقال گروه های تروریستی به باکو در زمان جنگ ۲۰۲۰ قراباغ به اسکان آنان در سرزمین های اشغالی جمهوری آرتساخ که اتفاقاً همجوار با پایگاه های تازه تأسیس رژیم صهیونیستی نیز می باشد پرداخته و علاوه بر تهدید ارمنستان دست به اقدامات تحریک آمیزی نیز علیه ایران می زند.»
در این مراسم خانم « آسپرام کرپه یان» نماینده پارلمان ارمنستان از « ائتلاف ارمنستان»، آقای دکتر «احسان موحدیان» مدرس دانشگاه و کارشناس روابط بین الملل و خانم دکتر « آنژلا آلیبگووا» کارشناس مسایل آذربایجان سخنرانی نمودند.
خانم آسپرام کرپه یان در اظهاراتی گفت:
«یکصد و هشت سال از نسل کشی ارمنیان سپری شده است اما سیاست مبتنی بر نسل کشی ترکیه و آذربایجان تغییر نکرده بلکه شکل جدیدی به خود گرفته است.بعد از تصمیم تاسف بار ۵ ژوئیه ۱۹۲۱ که به موجب آن استان خودمختار قراباغ کوهستانی و جمهوری نخجوان به صورت غیر قانونی به آذربایجان داده شد،آذربایجان دست به نسل کشی غیر مستقیم یعنی نسل کشی فرهنگی زد.به دنبال این اقدام، قتل، تبعید و توسل و به زور و خشونت به مدت ۷۰ سال در سالهای اتحاد جماهیر شوروی علیه جمعیت ارمنی رخ داد و میراث فرهنگی ارمنیان جعل و آذربایجانی شد.جمهوری نخجوان به طور کلی از سکنه ارمنی خالی شد و میراث فرهنگی آن از جمله صلیب سنگ های جلفا تخریب شدند. سیاست نسل کشی در نیمه دوم دهه ۸۰ میلادی نیز ادامه یافت و با نسل کشی سومگاییت در فوریه ۱۹۸۸، صدها هزار شهروند ارمنی شهر ارمنی گانزاک یا گنجه در سال ۱۹۸۹ و سپس باکو و شهرهای اطراف در سال ۱۹۹۰ کشته و یا به زور اخراج شدند.در سالهای استقلال ارمنستان و آغاز جنبش و مبارزه قراباغ به لطف دفاع مشروع بخش هایی از وطنمان که به صورت غیر قانونی غصب شده بود آزاد و به جمهوری قراباغ کوهستانی و جمهوری ارمنستان ملحق شدند. حدود نیم ملیون ارمنی از این نواحی رانده شدند اما این موضوع هم آذربایجان را متوقف نساخت.سیاست نسل کشانه ترکیه و آذربایجان با آغاز جنگ متجاوزانه پاییز سال ۲۰۲۰ به طور وضوح به اجرا در آمد. بعد از آتش بس نهم نوامبر نه تنها این تمایلات سرکوب نشد بلکه آذربایجان آزادانه تر به این سیاست ادامه می دهد. شاهد این موضوع عملیات نظامی خشن باکو، حمله و اشغال بخش هایی از سرزمین جمهوری ارمنستان و کشتن و به اسیر گرفتن نظامیان می باشد و در سرزمین های اشغالی جمهوری آرتساخ، آذربایجان با ویران کردن، جعل و از بین بردن ردپای میراث ارمنی به نسل کشی فرهنگی ادامه می دهد.امروز در عالی ترین سطوح دولتی، آذربایجان به ارمنی ستیزی و تبعیض قومی ادامه می دهد و دست به روسی سازی کلیساها و میراث فرهنگی ارمنی می زند.
در یکصد و هشتمین سالروز نسل کشی ارمنیان از تمامی انسان های عاقل و متمدن فارغ از دین، جنسیت و طبقه اجتماعی می خواهم که نسل کشی و انواع آن را محکوم نمایند درغیر اینصورت در کشور و خانه خودمان مجبور به تحمل آن خواهیم شد.»
دکتر «احسان موحدیان» سخنران بعدی مراسم بود که در سخنانی گفت:
سکوت ایران در برابر تلاش باکو برای اخراج ارمنیان آرتساخ از سرزمین های تاریخی خود که تبعات خطرناکی برای امنیت و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران نیز دارد، به هیچ وجه جایز نیست.
«همه ما می دانیم که در جریان نسل کشی ارمنیان در سال ۱۹۱۵ چه گذشته است، لذا من قصد دارم روی شرایط فعلی و نسل کشی جدیدی که در آرتساخ روی می دهد متمرکز شوم. اینکه تصور کنیم پدیده نسل کشی به طور کلی و پدیده نسل کشی ارمنیان به طور خاص به تاریخ پیوسته، یک تصور کاملا اشتباه است. در حال حاضر شاهد هستیم که با محاصره ۴ ماهه آرتساخ ۱۲۰ هزار نفر از ساکنان ارمنی این منطقه در معرض یک نسل کشی جدید قرار گرفته اند.عوامل متعددی را می توان در این زمینه دخیل دانست. از جمله مهم ترین این عوامل، همدستی باکو، ترکیه، رژیم صهیونیستی و انگلیس برای غارت منابع طبیعی آرتساخ، ضربه زدن به نفوذ و منافع روسیه در قفقاز جنوبی، تهدید امنیت و ثبات جمهوری اسلامی ایران، به خطر انداختن تمامیت ارضی و همبستگی ملی در جمهوری ارمنستان و در یک کلام تحقق رویای شوم و نژادپرستانه پان ترکیسم و پان تورانیسم است که ترکیه به نمایندگی از انگلیس و اسرائیل در حال صادرات آن به باکو و مرزهای شمال غربی ایران نیز هست.نکته جالب این است که دولتمردان آمریکا و کشورهای اروپایی نیز علیرغم تبلیغات فراوان اهمیتی به سرنوشت مردم آرتساخ نمی دهند و مانند ۱۱۰ سال قبل قصد دارند در این زمینه سکوت کنند. آنها با دو راه حل علیف در این زمینه کاملا موافقند: پذیرش تابعیت جمهوری باکو توسط ارامنه یا تبعید و کوچ اجباری ارمنیان از آرتساخ که نتیجه هر دو یکی است.در این شرایط مداخله جمهوری اسلامی ایران و شکسته شدن سکوت دولت ایران در برابر این نسل کشی قریب الوقوع ضرورت دارد. زیرا در صورت موفقیت باکو برای کنترل آرتساخ، رژیم علیف به این منطقه قانع نبوده و با تداوم سیاست ریزه خواری خاک ارمنستان به سمت استان سیونیک و مرزهای ایران نیز حرکت خواهد کرد و در این زمینه از حمایت ترکیه، صهیونیست ها و ناتو برخوردار خواهد بود.در این شرایط شکل گیری کریدور تورانی ناتو، حمایت از گرایش های تجزیه طلبانه و قوم گرایانه در شمال غرب ایران و صادرات تروریست های تکفیری و وهابی به منطقه در کنار نیروهای ناتو تسهیل می شود. لذا سکوت ایران در برابر تلاش باکو برای اخراج ارمنیان آرتساخ از سرزمین های تاریخی خود که تبعات خطرناکی برای امنیت و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران نیز دارد، به هیچ وجه جایز نیست. خالی شدن آرتساخ از ارمنیان یعنی ایجاد یک پایگاه دیگر برای حضور نیروهای ترکیه و ناتو و رژیم صهیونیستی در نزدیکی مرزهای ایران.فراموش نکنیم طی سی سالی که ارمنستان حدود ۱۴۰ کیلومتر مرز ایران با منطقه قره باغ را در اختیار داشت، این مرز یکی از آرام ترین و بی حاشیه ترین مرزهای جمهوری اسلامی محسوب می شد که حفاظت از آن هزینه زیادی نداشت. اما در دو سالی که این مرز به دست رژیم علیف افتاده ایران برای حفظ امنیت آن مجبور به برگزاری مانورهای نظامی مکرر شده و در مناطق زیادی از این مرز شاهد حضور ماموران و جاسوسان ترکیه و رژیم صهیونیستی هستیم، فرودگاه هایی با کارکرد نظامی با حمایت صهیونیست ها و ناتو در این مناطق ایجاد شده و هر روز شاهد تبلیغات جسورانه و گستاخانه رژیم باکو بر علیه ایران هستیم و این مشکلات سوتفاهم نیست و با هزاران دور مذاکره تلفنی هم حل نخواهد شد.
از سوی دیگر، با توجه به افتتاح رسمی سفارت صهیونیست ها در ترکمنستان در نزدیکی مرز ایران و حضور گسترده آنها در خاک باکو، تنها مرز ایمن باقی مانده در شمال کشور ۴۰ کیلومتر مرز با ارمنستان است. لذا حفظ این مرز برای ایران به یک ضرورت انکارناپذیر مبدل شده است. مقامات ایرانی نیز باید بی توجه به یاوه گویی مشتی پان ترک وطن فروش لانه کرده در برخی نهادهای دولتی، سازمان های اقتصادی و رسانه ها، به سرعت برای متنوع سازی مسیرهای کریدوری خود اقدام کرده و ضمن تکمیل راه آهن رشت به بندر آزاد منطقه کاسپین و اسکله کشتی های رو – رو آن، برای ایجاد یک مسیر کریدوری مناسب از مرز مغری ارمنستان نیز اقدام کند. کنسول گری خود در کاپان را توسعه داده، برای گسترش فعالیت های اقتصادی و توریستی و فرهنگی و اطلاعاتی و نظامی ایران در استان سیونیک برنامه ریزی کند، همکاری سازمان های غیردولتی، مذهبی، آموزشی، فرهنگی، هنری و رسانه ای ایران و ارمنستان با هدف تربیت نسلی ملی گرا و وطن دوست، معتقد به آموزه های دینی، بیزار از اباحه گری و اندیشه های انحرافی و جهان وطنی در هر دو کشور باید جدی گرفته شود.
دولت ایران می تواند با توجه به تلاش ناکافی دولت فعلی ارمنستان به دفاع از آرتساخ بر ضرورت احترام به خودمختاری آرتساخ تاکید کرده و به باکو هشدار دهد که در صورت عدم رفع محاصره آرتساخ ، حمایت همهجانبهای از ارمنیان در معرض نسل کشی انجام می دهد. بررسی به رسمیت شناختن نسل کشی ارمنیان در مجلس شورای اسلامی با توجه به رویکرد خصمانه و ضدایرانی دولت اردوغان در سال های اخیر نیز یک گزینه دیگر است، مجلس شورای اسلامی نیز می تواند بیانیه ای صادر کرده و تصریح کند هدف باکو آوارگی ارمنیان آرتساخ و نسلکشی مردم آرتساخ است، ایران هیچ اقدام نظامی علیه ارمنستان را تحمل نخواهد کرد و در صورت تجاوز تازه باکو برای قطع مرز ایران و ارمنستان اقدامات لازم را انجام خواهد داد و تامین امنیت مردم آرتساخ تنها وظیفه ارمنستان نیست، بلکه وظیفه همه کشورهای جهان است. در این بیانیه باید اعلام شود جمهوری باکو سیاست تهاجمی را با هدف بی ثبات کردن منطقه دنبال می کند و تلاش دولت علیف برای اتخاذ سیاست پاکسازی قومی و سرکوب مذهبی نه فقط علیه ارامنه بلکه علیه شیعیان خود این کشور و نیز قومیت هایی مانند تالشی ها، لزگی ها و تات ها نیز در جریان است و رژیم علیف با اتخاذ سیاست های سرکوبگرانه حتی نیروهای سیاسی سکولار را نیز تحمل نمی کند.
امید می رود جمهوری اسلامی ایران هر چه سریع تر سیاست صبورانه فعلی در برابر رژیم متجاوز و صهیونیستی باکو را کنار بگذارد و با توجه به واقعیات منطقه و روند پرشتاب تحولات ژیوپلتیک و ژئواکونومیک، برای ریل گذاری مجدد سیاست خارجی خود در برابر رژیم علیف اقدام کند، رژیمی که وزارت دفاع آن با گستاخی از لفظ تروریست برای ۸۵ میلیون ایرانی استفاده کرده و وزن و جایگاه واقعی خود را در برابر ایران سرافراز فراموش کرده است. اصلاح رفتار باکو در حال حاضر به چند تلنگر کوچک نیاز دارد، ولی با گذشت زمان انرژی و وقتی که ایران باید بدین منظور صرف کند، بیشتر می شود و حیف است که با از دست دادن فرصت طلایی فعلی، منابع کشور که می تواند صرف افزایش تعاملات فرهنگی، اقتصادی، امنیتی و نظامی با کشورهای همسایه و دوست مانند ارمنستان شود، بی جهت برای دیکتاتوری حقیر و بی ارزش همچون علیف تلف شود.»
دکتر آنژلا الیبگووا کارشناس ارشد مسایل آذربایجان نیز در در دو بخش به سیاست های ایران ستیزانه باکو و رژیم صهیونیستی پرداخت و گفت:
با توجه به این که جمهوری اسلامی ایران در طول جنگ ۴۴ روزه قراباغ، سیاستی بی طرفانه اتخاذ نموده بود، اما باکو در طول جنگ و پس از آن بارها سعی در ایجاد تنش با ایران نمود که در نتیجه سفارت جمهوری اسلامی ایران در باکو چندین بار مجبور شد تا اخبار مربوط به انتقال تجهیزات از سوی ایران به ارمنستان و همچنین اخبار مربوط به کمک اطلاعاتی ایران به ارمنستان را تکذیب نماید. باکو حتی ایران را مته کرد که برای کمک به ارتش قراباغ و ساماندهی مجدد نیروهای ارمنی به آن طرف مرز نیرو وارد کرده است.
علیرغم این که ایران پس از جنگ بصورت رسمی بارها تمایل خود را بابت مشارکت در بازسازی قراباغ اعلام کرده بود و سید عباس موسوی سفیر ایران نیز از آمادگی شرکت های ایرانی را برای سرمایه گذاری میلیون ها دلار ابراز کرده بود اما هیچکدام از این پیشنهادات مورد استقبال باکو واقع نشد و در عوض ما شاهد حضور گسترده شرکت های اسرائیلی در منطقه شدیم.پس از جنگ نیز سیاست های ایران ستیزانه باکو و جنگ تبیلغاتی علیه ایران در همه سطوح دولتی ادامه یافت که در این بین می توان به اظهارات توهین آمیز نمایندگان مجلس ملی باکو در قبال ایران، اظهارات متجاوزانه رجب طیب اردوغان در رژه پیروزی باکو علیه ایران، و دیگر مقامات باکو اشاره کرد.نمایندگان مجلس باکو در حین اعتراضات مردمی ایران نیز دست از کار نکشیده و به حمایت علنی از گروه های پانتورکیستی و تجزیه طلب پرداختند و حتی سرودی نیز در حمایت از اعتراضات مردمی ایران ساخته و در رادیو و تلویزیون باکو پخش کردند.حمله مشکوک به سفارت آذربایجان در تهران تنها چند روز قبل از افتتاح سفارت باکو در اسرائیل و متهم کردن ایران به حمایت از تروریسم نمونه های دیگری از سیاست تنش زایی باکو علیه ایران است. که در نهایت با اخراج توهین آمیز ۴ دیپلمات ایرانی از باکو به اوج خود رسید.باکو سپس با ترور ساختگی « فاضل مصطفی یف» نماینده مجلس ملی آذربایجان،بار دیگر ایران را مقصر دانست و دست به اتهام زد. این ترور دست آویزی شد تا دولت دیکتاتوری الهام علی اف فرصت را مغتنم شمرده و با اتهامات واهی نظیر جاسوسی برای ایران دست به بازداشت های گسترده شیعیان خصوصاً اعضای برجسته « انجمن حسینیون» آن کشور بزند.باکو در ضمینه فرهنگ نیز نسبت به ایران دست درازی می کند. ما امروز شاهدیم که خبرگزاری های رسمی دولتی آذربایجان مقالاتی را منتشر می کنند که در آن تاریخ و فرهنگ ایران تحریف شده و بصورت علنی ادعاهای ارضی ای نسبت به شهرای استان های آذربایجان ایران مطرح می شود. باکو سمینارهای مختلفی نیز با موضوع باصطلاح « آذربایجان جنوبی» برگزار می کند که متاسفانه ایرانیان تجزیه طلب بسیاری نیز در آن ها مشارکت فعال دارند.در مورد اسرائیل نیز باید گفت که آن ها پس از جنگ ۴۴ روزه حضور پررنگی در این جمهوری داشته و امروز در مناطق اشغالی آرتساخ خصوصاً مناطق هم مرز با ایران حضور دارند.
بیش از ۱۵ شرکت اسرائیلی در این مناطق در پروژه های مختلف نظیر، کشاورزی،منابع اب، ساخت دهکده های هوشمند و امنیت سایبری فعال می باشند.
با وجود این که مقامات باکو بارها اعلام کرده اند که حضور اسرائیلی ها در مناطق هم مرز با ایران صحت ندارد اما روزنامه اسرائیلی «ها آرتص» نوشته بود که:
«آذربایجان برای اسرائیل فرودگاهی جهت استفاده و حمله احتمالی علیه ایران آماده کرده است که می توان جهت حمله به تأسیسات اتمی ایران استفاده کرد.»
آذربایجان با اسرائیل در زمینه تسلیحات نظامی نیز همکاری نزدیکی دارد. تسلیحات اسرائیلی در جنگ ۴۴ روزه قراباغ مورد استفاده قرار گرفت. و در حال حاضر مذاکراتی نیز برای عقد قرار داد ۲ میلیارد دلاری خرید تسلیحات پیشرفته نظامی اسرائیلی در حال انجام است.مقامات اسرائیلی در خصوص سیاست ضد ایرانی متمرکز آذربایجان و اسرائیل، بوضوح سخن می رانند. آن ها علناً اعلام می کنند که در حال یارگیری با هم فکرانی چون ترکیه، پاکستان و برخی کشورهای عربی هستند که بتوانند سیاست های باصطلاح مخرب ایران را در منطقه خنثی نمایند. نمایندگان پارلمان اسرائیل در نامه ای به رئیس مجلس ملی آذربایجان ضمن تبریک بابت افتتاح سفارت باکو در تل آویو متذکر شده اند که: آذربایجان و اسرائیل دارای یک دشمن مشترک بنام ایران هستند که هر دو کشور ار تهدید به نابودی کرده است.»
در این مراسم همچنین از کتابی تحت عنوان «یک کشتی پر از میخک برای هراند دینگ» که نمایشنامه ای در وصف هراند دینگ روزنامه نگار فقید ارمنی ساکن استانبول است و به سفارش دانشگاه موشن گلادباخ آلمان توسط خانم «آنا داوتیان» نوشته شده و توسط خانم « آنی هوسپیان» ترجمه شده است رونمایی شد.
در این مراسم همچنین فیلم مستندی در خصوص نسل کشی ارمنیان به نمایش در آمد و یک قطعه موسیقی تحت عنوان «کرونگ» ساخته آهنگساز برجسته ارمنی «کومیتاس» توسط استاد آرمن آساطوریان، آهنگساز و تنظیم کننده و خانم « برندا توروسیان» اجرا شد و در پایان مراسم نیز آقای «آراز داره» خواننده، آهنگ ساز و تنظیم کننده ارمنی دو قطعه بنام های « آنی» و « ایران» که قطعه ایران از ساخته های خود او بود اجرا کرد.