گزارش جلسه سخنرانی با موضوع:
موازنه گرایی متقارن در سیاست خارجی ترکیه؛عبور از نقطه صفر
روابط عمومی موسسه ترجمه و تحقیق هور
دوشنبه بیست و پنجم دی ماه ۱۳۹۶ ،چهارمین جلسه سخنرانی از سری نشست های ماهانه موسسه ترجمه و تحقیق هور در سالن اجتماعات این موسسه برگزار گردید.
در این جلسه که تحت عنوان « موازنه گرایی متقارن در سیاست خارجی ترکیه؛عبور از نقطه صفر»برگزار شد دکتر ابراهیم متقی استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و دکتر فاطمه نکولعل آزاد پژوهشگر روابط بین الملل به ایراد سخنرانی پرداختند.
در ابتدای جلسه دکتر ابراهیم متقی پشت تریبون قرار گرفته و گفت:
صحبت امشب ما حاصل مباحثی است که اساس کتاب “موازنه گرایی متقارن در سیاست خارجی ترکیه عبور از نقطه صفر”را تشکیل می دهد .سیاست خارجی ترکیه برای ایرانی ها وگروه های مختلف از جهاتی حائز اهمیت است.این سیاست در وهلة نخست از جهت دفاعی و نظامی اهمیت دارد،زیرا هر دو کشور در حوزه پیرامونی خود تابع سیستم خاورمیانه قرار می گیرند.کشورهایی که در حوزه پیرامونی یک سیستم تابع قرار می گیرند ممکن است در یک دوران روابط همکارانه، در یک دوره روابط رقابتی و یا در یک دوره در فضای تعارض با یکدیگر قرار بگیرند.
ایران و ترکیه در ۵۰ سال گذشته هر سه این تعامل را تجربه کرده اند.در چارچوب پیمان سنتو کنار هم بودند و ایران حلقه اتصالی ناتو با پاکستان و پاکستان با پیمان سیتو بوده است.
دکتر متقی در ادامه به ناسیونالیسم ترکی،ایرانی و عربی و تمایزات آن اشاره کرده و گفت:
ترکیه در یک انحراف ژئوپلتیکی قرار دارد و اردوغان قصد دارد این انحراف را ترمیم کند. بنده ترکیه را نه در قالب اسلام گرایی بلکه در قالب ناسیونالیسم ترکی قرار می دهم.برای مثال ایران ناسیونالیسم ترکیبی مذهب شیعه و ناسیونالیسم ایرانی دارد و مبنای آن پیوندهای تاریخی کهنی است که از قرن های گذشته وجود داشته و یکی از دلایل تعارض و تضادهای ما با جهان عرب را شکل می دهد.
جهان عرب هم به لحاظ نژادی سامی است و هم به لحاظ قالب های مذهبی عربی با ایران تمایز دارد، همین دلایل است که باعث برجسته تر شدن ناسیونالیسم می شود.اتفاقاً ما امروز در دورانی به سر می بریم که ناسیونالیسم جدیدی از نوع عرب،ایرانی و ترکی ظهور پیدا کرده است.اما در آن سوء و در اروپا ما چنین چیزی نمی بینیم و ناسیونالیسم اروپایی کاری به هویت اروپایی ندارد و ما بصورت واگرایی دار که نمونه آن بحث های ترزا می نخست وزیر بریتانیا است شاهد هستیم. کشورهای آلمان و فرانسه تلاش بسیاری انجام می دهند تا هویت اروپایی را زنده نگه دارند ولی هیچ گاه اروپا در قالب ناسیونالیسم اروپایی معنا پیدا نکرده.در حالی که در آن سوء ترامپ نماد ناسیونالیسم آمریکایی است.
دکتر ابراهیم متقی با اشاره به سیاست های امروز ترکیه نیز گفت:
ترکیه امروز در قالب خلافت گذشته عثمانی، خودش را بازتولید می کند و این همان دلیلی است که از داعش حمایت کرد.احمد داوود اغلو می خواست مشکلات ترکیه با همسایگانش را به صفر برساند و بحثی که در این کتاب مطرح است عبور از نقطه صفر است یعنی این که ترکیه توانایی به صفر رساندن مشکلات را ندارد.پیشینه و ژئوپلیتیک و نوع انگاره های ذهنی ترکیه و نوع روابطش با ایران-جهان عرب-مصر-اسرائیل و جهان غرب بصورتی است که نمی تواند مشکلات را به صفر برساند در نتیجه شاهدیم که ناسیونالیسم امروز ترکیه ماهیت تهاجمی پیدا کرده است.ترکیه نمی تواند در یک فضای تعادلی در منطقه قرار بگیرد.رویکرد ترکیه در منطقه رویکردی روبه جلو تعریف شده و اقداماتی که در ارتباط با ایران وکشورهای منطقه ترکستان بزرگ انجام می دهد این نکته را مشخص می کند.
مهمترین چالش های امروز ترکیه اقتصاد و مسئله کردی است، که در هردو این مولفه ها میزان سرعت ترکیه برای عبور از نقطه صفر را معنا می دهد.از طرف دیگر نگاه اتحادیه اروپا نسبت به ترکیه یک نگاه کنترلی است.از این رو ترکیه در چارچوب سیاست خارجی، به خودش حق دخالت در عراق-سوریه و لبنان را می دهد زیرا همه این کشورها را بخش هایی از امپراطوری عثمانی خود قلمداد می کند.
دکتر ابراهیم متقی در انتهای سخنان خود به رویکرد ایران و ترکیه نسبت به یکدیگر اشاره کرده و گفت:
نگاهی که ترکیه به ایران دارد نگاه اقتصادی است در حالی که ایران به ترکیه نگاه امنیتی دارد و نگاه اقتصادی ترکیه به ایران همراه با نوعی انعطاف پذیری است زیرا ایران بازار خوبی برای ترکیه محسوب می شود.
در قسمت دوم جلسه دکتر فاطمه نکولعل آزاد پشت تریبون قرار گرفته و گفت:
کتاب حاضر با عنوان «موازنهگرایی متقارن در سیاست خارجی ترکیه؛ عبور از نقطه صفر» که توسط دکتر ابراهیم متقی و اینجانب به نگارش درآمده است، این نکته را به ذهن متبادر میسازد که ترکیه تنها کشوری در خاورمیانه میباشد که از یک سو تلاش دارد تا زمینههای لازم برای موازنهگرایی در خاورمیانه را در دستور کار خود قرار دهد و از سوی دیگر، چنین راهبردی را در حوزه اتحادیه اروپا پیگیری کند. تحقق چنین اهدافی برای ترکیه نیازمند بهرهگیری از الگوهایی میباشد که زمینههای لازم برای توازن دوسویه را بوجود آورد. لذا سوال اصلی که این کتاب مطرح میکند این است که راهبرد سیاست خارجی ترکیه در دوران حزب عدالت و توسعه بهرهگیری از چه رویکردهایی بوده است و بر همین اساس فرضیه کتاب نیز مبتنی بر گذار از موازنهگرایی راهبردی ترکیه، معطوف به گسترش الگوی تعامل، همکاری ـ رقابت بر اساس ضرورتهای سیاست بینالملل و نیازهای راهبردی ترکیه در پیمانهای منطقهای و جهانی میباشد.
دکتر فاطمه نکولعل آزاد در خصوص نقش سیاست خارجی ترکیه پس از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه گفت: با روی کارآمدن حزب اسلامگرای عدالت و توسعه از سال ۲۰۰۲، بهنظر میرسد که عصرجدیدی در حیات سیاسی ترکیه آغاز شده است. رقابت، تعارض و چالشهای ژئوپلیتیکی بهعنوان واقعیت راهبردی خاورمیانه محسوب شده و الگوی به حداقلرساندن تضادها بدون توجه به مؤلفههایی همانند مشارکت در رقابت ژئوپلیتیکی- همانگونهای که در سوریه شکل گرفته است- بهدست نمیآید. ترکیه برای ایفای نقش منطقهای نیازمند استفاده از الگوی مبتنی بر موازنهگرایی راهبردی است.در واقع موازنهگرایی مربوط به شرایطی است که زمینههای لازم برای ایجاد تعادل در منافع و حوزه نفوذ بین بازیگران اصلی سیاست بینالملل بهوجود آید. روندهای تاریخی جنگ اول و دوم جهانی به تغییر بنیادین در سیاست امنیتی و راهبردی ترکیه منجر شد. کارکرد خلافت در امپراتوری عثمانی در سال ۱۹۲۲ پایان یافت و ترکهای جوان موقعیت سیاسی کشور خود را براساس «ترکیه» سازماندهی کردند.
این پژوهشگر روابط بین الملل درباره موازنهگرایی در سیاست خارجی ترکیه گفت :
رویکردهای متفاوتی درباره موازنه گرایی ترکیه ارائه شده است. «گراهام فولر» را میتوان اولین نظریهپرداز عصر جدید دانست که جایگاه ترکیه در نظام امنیت منطقهای را تبیین میکند. نظریهپردازان دیگری همانند «دانیل لرنر» نیز تلاش کردند تا نقش ژئوپلیتیکی و راهبردی ترکیه را در ساختار امنیتی جدید نشان دهند. داود اوغلو معمار سیاست خارجی ترکیه نوین در کتاب «عمق راهبردی» چگونگی تعامل ترکیه با بازیگران منطقهای را به خوبی تبیین کرده است. احمد داوود اغلو سیاست موازنه گرایی ترکیه را تحت تأثیر رویکرد سلطان عبدالحمید دوم در قالب دیپلماسی “منعطف و ظریف” مورد استفاده قرار داده است.بر اساس نظریه عمق استراتژیک که داوود اوغلو مطرح کرد، ترکیه دارای پیشینه تاریخی ای بوده که آن را در غالب امپراطوری عثمانی تعریف می کرد.همچنین با توجه به عمق راهبردی،ترکیه پلی میان شرق و غرب محسوب می شد که می توانست نقش مرکزی را ایفا کند.بر همین اساس داوود اغلو کشورهای خاورمیانه را به سه دسته یعنی اول کشورهای عایق که در حاشیه منطقه امنیتی قرار می گیرند مثل«پاکستان وافغانستان» دوم کشورهای مشارکت گرا که همه به یک میزان نمی توانند نقش آفرینی کنند مثل«ایران،عربستان و مصر» و دسته سوم کشورهای نفوذ گر مثل ترکیه تقسیم کرد.
دکتر نکولعل در خصوص عبور از نقطه صفر در سیاست خارجی ترکیه نیز گفت:
نشانههای گذار از موازنهگرایی را میتوان در ادبیات و رویکرد رجب طیب اردوغان و در روند دخالت راهبردی در سوریه مشاهده کرد. مؤلفههای هویتی محور اصلی شکلگیری چنین فرایندی هستند. از آنجایی که حزب عدالت و توسعه با اخوانالمسلمین خلافتگرا پیوندهای ایدئولوژیک پیدا کرده، بر سازوکارهای مربوط به نقشیابی سیاسی و امنیتی ترکیه در خاورمیانه تأثیر شایان توجهی بهجا گذاشته است. ارزیابی جدید از عناصر قدرت و نقش سیاسی ترکیه مربوط به دورانی است که کارگزاران حزب عدالت و توسعه تلاش داشتند تا الگوی جدیدی از نوعثمانگرایی را در ساختار و اهداف راهبردی سیاست منطقهای ترکیه پیگیری کنند.
همانطور که عرض کردم، سیاست خارجی ترکیه در ابتدا در تلاش برای به صفر رساندن تنش ها با همسایگان خود بود که به دلیل بحران موجود در خاورمیانه، ترکیه نتوانست آن را مدیریت کند و در نهایت منجر به پیچیده تر شدن و گاه نیز ایجاد تنش های جدید در منطقه شد. بر همین اساس در ارمنستان تنش ها به صفر نرسید. حتی جایگاه خود را در مصر از دست داد .در سوریه نه تنها موفق نبود بلکه در سالهای اول بحران وارد چالش جدی شد. حتی با ایران در مواردی با مشکلاتی مواجه شد اما بر اساس عقلانیت حاکم میان نخبگان سیاسی این کشور و با توجه تجربه تاریخی، سعی کرد با وجود رقابت های منطقه ای، روابط با ایران را حفظ کند. درواقع علت آن که حزب عدالت و توسعه در اتخاذ راهبرد موازنه گرایی سیاست خارجی خود شکست خورد این نکته بود که با وجود این که ایران همواره بخشی از نیروی موارنه دهنده اهداف سیاست خارجی ترکیه محسوب می شد اما آن ها نتوانستند الگوی تعامل با کشورهایی نظیر ایران را به اجرا گذاشته و به عبارتی نادیده گرفتند. از طرف دیگر با کشورهایی نظیر فرانسه، آمریکا، انگلستان و عربستان همسوتر شدند.که چنین فرایندی منجر به نادیده گرفتن ضرورت های توازن برای موازنه گردید.همچنین ترکیه الگوی حمایت از نیروهای چند ملیتی به مفهوم حمایت از شورش در حال بحران سیاسی کشورهای منطقه ای را در پیش گرفت که هزینه های زیادی برای ترکیه در خاورمیانه در بر داشت.
در ادامه این پژوهشگر روابط بین الملل با اشاره به گفتمان مورد نظر احمد داود اغلو گفت:
گفتمان مورد نظر داوود اوغلو دیپلماسی “منعطف و ظریف” بود که با واقعیت های ماکیاولیستی حاکم در دنیای سیاسی خاورمیانه سنخیت نداشت.ایراد استراتژی داوود اوغلو در این بود که وی پیچیدگی تحولات خاورمیانه، ورود بازیگران غیر قابل پیش بینی، ،عدم همراهی نظام بین المللی ونداشتن ظرفیت لازم جهت بازسازی منطقه را نادیده گرفت و از طرف دیگر نگاه یکطرفه به رقبای منطقه ای و تعارض بین الویت ترکیه در برخورد با مسئله کردها را در معادلات سیاسی ترکیه به حساب نیاورد که در نهایت منجر به شکست سیاسی او شد.
در پایان خانم دکتر فاطمه نکولعل آزاد ضمن تشکر و قدردانی از موسسه ترجمه و تحقیق هور جهت برگزاری این نشست، از اساتید بزرگوار، پژوهشگران که در این جلسه حضور بهم رساندند مراتب قدردانی و سپاس خود را اعلام کردند.