نشنال اینترست:
اسرائيل برای حمايت از آذربايجان هزينه های گزافی پرداخت خواهد کرد.
مايکل روبين در نشريه نشنال اینترست به روابط اسرائيل و آذربايجان پرداخته و می نويسد:
اسرائيلی ها می توانند روابط خود را با آذربايجان از نظر سياست واقعی توجيه کنند. به طور تقريبی، اين رابطه ای مبتنی بر محاسبه «سلاح در قبال انرژی» است. اسرائيل در ازای تقريباً نيمی از نياز نفتی خود از آذربايجان، ميلياردها دلار تجهيزات نظامی به باکو فروخته است.
شکست ارمنستان در جنگ ۴۵ روزه قراباغ کوهستانی عمدتاً نتيجه از دست دادن تسلط ارمنيان بر آسمان بود. ارمنستان ثروت عظيم نفتی آذربايجان را ندارد. اقتصاد اين کشور به دليل محاصره زمينی ترکيه و آذربايجان هنوز در حال غرق شدن است. اين واقعيت اقتصادی بر استراتژی نظامی ارمنستان برای تأمين برابری با نيروهای زمينی آذربايجان تأثير گذاشته است. توپوگرافی قراباغ کوهستانی يادآور سوئيس است. ارامنه با نيروی زمينی حتی کوچکتر معتقد بودند که می توانند موقعيت های بالاتر را حفظ کنند. اين يک اشتباه محاسباتی مهلک بود. آذربايجان نه تنها نيروی هوايی خود را با اف -۱۶ ترکيه تقويت کرد، بلكه دهها پهپاد شناسايی و ضربتی اسرائيلی را خريداری و در جنگ با ارمنستان استفاده كرد.
بسياری از ارمنيان و ناظران عادی خارجی بر اين استدلال اخلاقی تمرکز می کنند که قربانيان هولوکاست نه تنها چشم بسته اند بلکه به ساير عاملان احتمالی آن سلاح می فروشند.
اظهارات رووين ريولين، رئیس جمهور اسرائیل چند روز قبل از درگيری اخیر در قراباغ به همتای ارمنی خود،آرمن سرکيسيان مبنی بر اينکه تجارت نظامی اسرائيل عليه هيچ طرفی نخواهد بود سخنان پوچ و تو خالی بودند. واقع گرايان در اسرائيل و جاهای ديگر ممکن است استدلال های اخلاقی را با در نظر گرفتن منافع ديگر رد کنند، اما اگر اسرائيل در اين ماجرا دخيل است، يک رويکرد کوتاه مدت بدبينانه هزينه گزافی برای آن خواهد داشت.
برداشت اسرائيل از مرزها را در نظر بگيريد. تقريباً نيم قرن است که نياز به مرزهای امن يکی از اولويت های اسرائيل در هر روند صلح بوده است.
ايگال آلون پيش از استقلال، بنيانگذار پالماچ، يگان ويژه يهودی بود و فعاليت سياسی بعدی وی شامل هشت سال معاونت نخست وزيری و سه سال وزير امور خارجه بود. وی در سال ۱۹۷۶ مقاله ای تحت عنوان «اسرائيل، استدلال ها برای تأمين امنيت مرزها» در مجله (Foreign Affairs) نوشت که در آن، ترس اسرائيل و برداشت خود را از چگونگی توسعه اصل «اراضی در قبال صلح» را تشريح می کرد.
دورا گلد، مشاور نخست وزيران آريل شارون و بنيامين نتانياهو، چندين گزارش نوشت که حفاظت از مرزها برای صلح پايدار حياتی است.
ارمنستان مدتهاست که محاسبات امنيتی مشابهی انجام می دهد. مناطق جدا کننده ارمنستان از قراباغ کوهستانی برای امنيت دو جمهوری مهم هستند. اين فقط در مورد ارتفاعات و ارتباطات نيست، بلکه در مورد منطقه کارواچار(کلبجار) است که طبق توافقنامه آتش بس که روسيه و ترکيه برقرار کرده اند، به آذربايجان منتقل شده است، منطقه ای که منبع ۸۵٪ تأمين آب جمهوری ارمنستان است.
اکنون اين مسئله مطرح است که آذربايجان نه تنها اکنون قدرت قطع آب به ارمنستان را دارد، بلکه مقامات ارمنستان نگران اين هستند که آذربايجان يا اسلام گرايان عرب سوری که از آن ها در جنگ اخير به عنوان مزدور استفاده شد، ممکن است به راحتی زباله های سمی يا راديواکتيو را در يک رودخانه ريخته و درياچه سِوان را مسموم کنند.البته اسرائيل قبلاً نگرانی های مربوط به امنيت آب در مورد دريای جليل و بلندی های جولان را مطرح کرده بود. اما اکنون الگوهايی که وی در حمايت از آذربايجان عليه ارمنستان ايجاد کرده است، موقعيت مذاکره اسرائيل در آينده را تضعيف می کند. اين احتمال وجود دارد که آذربايجان با خوشحالی تمام از اسرائيل هواپيماهای بدون سرنشين خريداری کرده است، اما قيمت امنيت طولانی مدت اسرائيل بسيار بالاتر از آن است که اسرائيلی ها فکر می کنند.
همچنين چگونگی کارکرد خطوط حفظ صلح مشخص نيست. صلحبانان روسی که من هم در استپاناکرت و هم در منطقه کلبجار ملاقات کردم حرفه ای هستند. آن ها با مردم محلی مهربان بودند. آنها به کودکان اجازه می دادند تا در وسايل نقليه زرهی خود بنشينند، برای برقراری روابط با افراد مسن ودکا بنوشند.
آن ها به طور منظم به سازمان های غيردولتی، غربی و محلی مراجعه می کنند تا مکانيزم های هماهنگی را ايجاد کنند. با اين وجود روس ها نتوانستند جلوی آدم ربايی غيرنظاميان ارمنی توسط سربازان آذربايجانی يا مزدورانشان را حتی در امتداد کريدور لاچين بگيرند و قادر به جلوگيری از درگيری در اطراف معدن طلای سوُتک نبودند. اگر روسيه پس از مرگ رئيس جمهور، ولاديمير پوتين دچار هرج و مرج شود، نيروهای حافظ صلح روسی می توانند به همان سرعتی که که وارد منطقه شدند، آن جا را ترک کنند و ارمنستان را بی دفاع بگذارند.
وضعيت در امتداد مرز ارمنستان و آذربايجان با منطقه حائل که اسرائيل پس از بازگرداندن سينا از مصر خواستار شد،فاصله زيادی دارد. کمک اسرائيل به آذربايجان در جنگ و عدم وجود مناطق حائل يا غيرنظامی در سرزمين های جدا کننده ارمنستان از قراباغ همچنين الگويی برای مناطق غيرنظامی در کرانه باختری خواهد بود که سرانجام بخشی از کشور فلسطين خواهد شد.
علت نزديکی بيش از حد اسرائيل با آذربايجان نه تنها تجارت، بلکه مسئله استراتژي بود. زيرا اين دو کشور عليه يک کشورمشترک، ايران همکاری داشتند. البته بسياری از مقامات اسرائيلی جمهوری اسلامی را يک چالش وجودی می دانند.
با اين حال،رژيم اسلامی ايران آذربايجان را نيز تهديد می کرد، زيرا رژيم سکولار شيعه اين کشور مدل جايگزينی را ارايه می داد که بسياری از ايرانيان خواهان آن بودند. طرفداران روابط مستحکم اسرائيل و آذربايجان در حال پيگيری و همکاری با دو کشور بر ضد روابط قوی سنتی ارمنستان با جمهوری اسلامی هستند.
در اينجا، برداشت نادرست از پويايی منطقه ای توسط مقامات اسرائيلی، پيشگويی برای خود تحقق پذيری با پذيرش آذربايجان و ترکيه را ايجاد می کند، اما با سکوت در مورد محاصره ارمنستان توسط اين دو کشور، آن ها ارمنستان را مجبور می کنند تا به عنوان راهی برای نجات اقتصاد خود به ايران اعتماد کند. تقريباً يک سوم ارمنی ها امرار معاش خود را از طريق کشاورزی تأمين می کنند. به دليل محاصره، صادرات محصول از طريق هوا و غيرقابل رقابت بودن آن، گران خواهد بود. بنابراين، ايران به تنها گزينه مناسب تبديل می شود. همين امر در مورد بيشتر مواد معدنی و محصولات صنعتی نيز صادق است. سياست اميدوار کننده تر اسرائيل کمک به ارمنستان برای جلوگيری از وابستگی به ايران با تقاضای باز کردن مرزهای ترکيه و آذربايجان به روی کالاهای ارمنستان است.
آخرين عامل کوته بينی اسرائيل اين واقعيت است که بيش از ۷۷۰۰ مزدور عرب يا ترکمن از سوريه به آذربايجان منتقل شده اند تا جهاد مذهبی عليه مسيحيان را سازمان دهند. هويت اين مزدوران به طور فزاينده ای مشخص می شود، بسياری از آن ها از سوريه آمده اند و برخی ديگر قبلاً در گروه های مرتبط با القاعده يا داعش جنگيده اند.اسرائيلی ها ممکن است آذربايجان را به عنوان کشوری سکولار که به آزادی مذهبی احترام می گذارد معرفی کنند، اما اين واقعيت که رئيس جمهور الهام علی اف، مزدورانی که کليساها را تخريب می کنند، اسيران را سر می برند و اقدامات ضد مسيحی را با بريدن گوش و در آوردن چشم اسيران انجام می دهند، در آغوش می کشد، دلالت بر چيز ديگری دارد.
استقبال آذربايجان از مزدوران اسلامگرا نه تنها می تواند در طولانی مدت کشور را بی ثبات کند، بلکه اسرائيل را آسيب پذيرتر می کند. به زبان ساده تر، چيزی به عنوان يک تروريست خوب وجود ندارد و چشم پوشی ازاقدامات اخير علی اف، اسرائيل را در جنگ خود عليه تروريسم تضعيف می کند. چگونه اسرائيل شکايت دارد که حماس در نوار غزه غيرقانونی است در حالی که اسرائيل، هرچند غير مستقيم، با چنين مزدورانی عليه ارمنستان همکاری می کند؟
روابط اسرائيل با آذربايجان طی دهه ها توسعه يافته است.اين روابط ممکن است برای مدت زمانی معنی دار بوده اند،اما اکنون زمان تغيير کرده است. در ارمنستان دموکراسی و در آذربايجان ديکتاتوری خانوادگی به وجود آمده است. ارمنستان از آزادی مذهبی حمايت می کند، در حالی که آذربايجان با تندروهای اسلامگرا همکاری می کند. نفرت آذربايجان از ارامنه همچنين به ايران امکان می دهد تا از اختلافات خود سو استفاده کند. در عين حال، اگر اسرائيل در گذشته شانس کمی در تأمين نيازهای انرژی خود داشت، اکنون می تواند نه تنها به قبرس و ميادين گازی خود در شرق مديترانه بلکه به امارات متحده عربی نيز اعتماد کند. وضعيت حقوق بشر در ابوظبی کاملاً مناسب نيست، اما حداقل اين امر باعث نسل کشی نمی شود.
لازم نيست اسرائيل روابط خود را با آذربايجان قطع کند. اما همانطور که ايالات متحده به شرکای عرب خود اجازه نمی دهد روابط آمريکا با اسرائيل را ديکته کنند، آذربايجان نيز نبايد به دنبال ديکته روابط اسرائيل با ارمنستان باشد. هدف اسرائيل بايد حفظ روابط خوب با همه طرفين باشد. اما تا زمانی كه اورشليم از باكو حمايت می كند، اسرائيل نه تنها رسوايی اخلاقی طولانی مدت خواهد داشت، بلكه مقدماتی را ايجاد می كند كه منافع استراتژيک بلند مدت خود را از بين خواهند برد.
منبع:
https://news.am/arm/news/616354.html