گزارش نشست:
«ارمنیان و کردها در سال های جنگ جهانی اول»
گزارش از : محمدحسین محمدی،دبیر گروه تاریخ
ششمین نشست از سلسله نشست های « حیات اجتماعی ایران در سال های جنگ جهانی اول » با موضوع « ارمنیان و کردها در سال های جنگ جهانی اول » با سخنرانی دکتر کارن خانلری و دکتر سیروان خسروزاده در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزارگردید. این نشست در تاریخ ۵ تیر ۱۳۹۷ به همت انجمن ایرانی تاریخ و پژوهشکده علوم تاریخی پژوهشگاه علوم انسانی برگزار گردید.
دکتر خانلری سخنان خود را با پرداختن به دلایل وقوع جنگ جهانی اول آغاز کردند. ایشان برای ورود به بحث در ابتدا به سه رخداد بزرگ قبل از جنگ جهانی اول اشاره کردند؛ جنگ عثمانی و روسیه در ۱۸۷۸-۱۸۷۷ .م ، انقلاب مشروطه در عثمانی و جنگ های بالکان در سال های ۱۹۱۲-۱۹۱۳ .م. که سه رخداد تاثیر گذار در جنگ جهانی اول هستند. در جنگ عثمانی و روسیه، روسها قصد آزادسازی مناطق بالکان را از عثمانی داشتند. پس از مدتی روسها در خواست صلح می دهند و در معاهده صلحی که در سن استفانو امضای می شود دولت عثمانی متعهد می شود ارمنستان و ولایات ارمنی نشین عثمانی از حمله نیروهای دولتی ، کردها و چرکس ها در امان باشند. به کار بردن واژه ارمنستان در معاهده صلح سلطان عبدالحمید دوم را نگران کرد. چراکه این واژه بار سیاسی داشت. دیپلمات های انگلیسی و عثمانی واژه ارمنستان را از معاهده سن استفانو حذف کردند اما نگرانی برای دولت عثمانی وجود داشت که ارمنی ها هم همانند ملل بالکان به زودی خواستار استقلال شوند.
در ۱۸۹۴-۱۸۹۶ .م حدود سیصد هزار ارمنی در ولایات شش گانه شرق آناطولی به دستور سلطان عبدالحمید دوم کشته شدند که معروف به قتل عام های حمیدیه است. عبدالحمید با تشکیل سپاهی با نام حمیدیه که برخی عشایر کرد هم در آن حضور داشتند این برنامه کشتار را انجام داد. عبدالحمید با تحریک حس دینی کردها آنها را وارد این اقدام نمود اما با ورود دولت های غربی این اقدام متوقف گردید. در ۱۹۰۸ .م بر اساس نارضایتی های عمومی که در سراسر امپراطوری عثمانی وجود داشت، انقلابات اجتماعی و سیاسی به وجود آمد. حزب اتحاد و ترقی یا ترکان جوان بر سر کار آمدند و عثمانی وارد دوره جدیدی از تاریخ خود می شود. در سال ۱۹۰۹ .م سلطان عبدالحمید دوم در اقدامات ضد انقلابی و ضد مسیحی خود سی هزار از ارمنیان سیلیسیه و عده ای از کردها را در این شهر از بین می برد. در سال ۱۹۰۹٫ م عبدالحمید دوم از سلطنت خلع می شود و حکومت بدست حزب اتحاد و ترقی می افتد. همزمان با این تحولات، شورش و قیام های اقوام مسیحی بالکان علیه حکومت مرکزی عثمانی که خواستار استقلال بودند شکل گرفت. ناسیونالیست های ترک این اقدامات را بر نمی تابیدند. در حالی که حزب اتحاد و ترقی، سردمدار مشروطه عثمانی بودند و با شعار دمکراسی و آزادی حکومت را برعهده گرفتند. جنگ های بالکان در سال های ۱۹۱۲-۱۹۱۳ علیه اقوام مسیحی شکل گرفت که موفقیت آمیز نبود.
ارمنی ها نیز به این قیام پیوستند و مطالبات سیاسی و اجتماعی خود را پپی گیری می کردند. در این احوال کودتایی در حزب اتحاد و ترقی بوقوع پیوست و الیت قدرت حزب همچون شفکت پاشا و سردمداران حزب کشته می شوند و طلعت و انور و جمال پاشا از ناسیونالیست های افراطی قدرت را بدست می گیرند. آنها در ۱۹۱۳٫م در جنگ دوم بالکان شکست خوردند و برای توجیه شکستهای پی در پی خود ملت های مسیحی امپراطوری را متهم به اختلال و کارشکنی در امور امپراطوری کردند و ارمنی ها در دسترس ترین ملت ها برای انتقام قلمداد می شدند. ترکان جوان در فاز اول تنفر ضد ارمنی بحث دینی را مطرح کردند و این باعث شد برخی طوایف کرد وارد نزاع ضد ارمنی حکومت شدند و در تشکیلاتی بنام تشکیلات مخصوصه توسط دولت جدید ساماندهی شدند. از آوریل ۱۹۱۵ نسل کشی ارامنه آغاز شد و تا سپتامبر ۱۹۱۶ .م ادامه یافت و به کشته شدن بیش از یک میلیون ارمنی منجر گردید. از سال ۱۹۱۶ تا پایان جنگ کشتار تتمه ارمنی ها به مرور ادامه یافت البته برخی از طوایف کردها کمک های بسیاری برای حفظ جان ارامنه کردند. در یک کنکاش آماری از بازماندگان نسل کشی حدود ۵۰ درصد از بازماندگان ارامنه توسط کردها جان سالم بدر بردند.
دکتر خسرو زاده در ادامه به ایراد سخنان خود پرداختند . ایشان با ذکر مقدمه ای بیان کردند که روس ها در سال ۱۸۷۸ .م بدنبال شورش ملل بالکان نیروهای خود را از محور قفقاز و بالکان به عثمانی وارد کردند و به پیش روی پرداختند. هشدار اتریش و انگلستان باعث شد روس ها دست از پیش روی بردارند. ماده ۱۶ و ۶۱ قرارداد سان – معاهده صلح روسیه و عثمانی – اقوام مسیحی عثمانی را تضمین جانی و مالی می نمود. در معاهده بعدی با عنوان معاهده برلن این ماده پشتوانه اجرایی خود را از دست داد. در این ایام ارمنیان سیاست جلب محافل اروپایی را در پیش گرفتند و رفتار آنها نسبت به عثمانی تا حدی تغییر کرد. آنها ۶ ولایت شرقی آناطولی را تحت عنوان ارمنستان غربی می خواندند اگرچه بخش قابل توجهی از جمعیت این ولایات غیر ارمنی بودند. در این زمان عبدالحمید دوم و سعید پاشا صدراعظم درصدد تصفیه ارمنیان برآمد. عبدالحمید سعی کرد این اقدام را با کمک کردها انجام دهد برخی کردها همچون شیخ عبیدالله نهری درخواست عبدالحمید را رد کردند.
در سال ۱۸۹۱ .م عبدالحمید سعی کرد با تشکیل سپاه مزدور حمیدیه که تنها در قبال وی پاسخگو بود و بیشتر از دو طایفه کرد حیدرانلو و جلالی بود ارمنیان را از میان بردارد. متاسفانه این سپاه دربین سال های ۱۸۹۴٫م تا ۱۸۹۶ بیش از سیصد هزار ارمنی را قتل عام کردند. تنها همین دو طایفه کرد در این اقدامات دست داشتند و بخش عمده کردها حتی مخالف این تصفیه بودند. در سال ۱۹۰۳٫م گزارشاتی داریم که چند تن از سران سپاه حمیدیه به جرم حمایت از ارمنیان از آن اخراج می شوند. دراواخر اکتبر ۱۹۱۴ .م عثمانی ها به تحریک آلمانها وارد کارزار جنگ جهانی اول می شوند . البته عشایر کرد عثمانی هفته ها قبل از جنگ با تاخت و تاز به روستاهای ارمنی نشین و آسوری نشین آنسوی مرزها نبرد را آغاز کرده بودند . روس ها نیز به تبع آن در حمایت از ارمنیان و آسوری ها وارد منطقه آذربایجان ایران شدند. روس ها پس از مدتی از ترس پیشروی عثمانی ها شبانه آذربایجان را ترک کرد و حامیان ارمنی و آسوری خود را تنها گذاشتند.
عثمانی ها به آذربایجان وارد و به قتل عام ارمنیان و آسوری در سلماس و ارومیه پرداختند. بخش زیادی از ارمنیان و آسوری ها به مسیون های آمریکایی و فرانسوی مقیم آذربایجان پناه بردند که البته ناکام ماندند. تاریخ نگاران آذربایجان این قتل عام را بر گردن کردها انداختند در حالیکه دستور قتل عام آنها را افسران عثمانی صادر و عثمانیان اجرا کردند و این اسناد در وزارت خارجه ایران موجود است. حضور ۱۵۰ هزار ارمنی در سپاه ارتش روسیه تزاری باعث می شد عثمانی ها حس ضد ارمنی خود را تشدید بخشند. در مارس ۱۹۱۵ .م هنگامی که روس ها شهر وان را تصرف کردند عثمانی ها حدود ۵/۱ میلیون ارمنی داخل امپراطوری را به بهانه تبعید قتل عام کردند. در کنار این جنایات برخی از بیگ های کرد نیز علیه عثمانی ها اقدام می کردند. همکاری درخشان کرد و ارمنی در درسیم انجام شد و ۵ هزار ارمنی جانشان نجات پیدا کرد. چند ماه بعد همین سیاست در حق کردها انجام گرفت . سلطان عثمانی هفتصد هزار کرد را از آناطولی شرقی به غرب آناطولی انتقال داد که با ترکیب در جمعیت منطقه غرب آناطولی هویت کردی خود را از دست بدهند و مثل ملل بالکان خواستار استقلال و از عثمانی جدا نشوند.
مسئله ممانعت ارمنی ها از همکاری روسها و کرد نیز مسئله مهمی است. بخش از کردها علیه عثمانی ها بودند اما ارمنیان قفقاز هیچ علاقه ای به همکاری کردها با روس ها نداشتند. چرا که ارمنیان خواهان آزادی و استقلال ۶ ولایت شرقی آناطولی به کمک روس ها بودند اگر کردها به روس ها نزدیک می شدند این هدف به چالش می افتاد. در سال ۱۹۱۷٫م روس ها سعی کردند به همکاری با کردها بپردازند و کردها شرط کردند هر لشکر روس که بدون ارمنی باشند مورد حمایت کردهای آناطولی قرار خواهد گرفت. متاسفانه در این میان هم از جانب کردها و هم از جانب ارمنی ها کشتارهای متقابلی نسبت به یکدیگر هم انجام گرفت که این عامل به شدت جمعیت آنها را در منطقه کاهش داد و این کاهش جمعیت سبب گردید کردها و ارمنیان جغرافیای وسیعی از سرزمین های خود را از دست دهند.