وضعیت امروز حاصل سیاست های نابخردانه پاشینیان است.
ایساک یونانسیان، کارشناس مسایل قفقاز و ترکیه
دو و نیم سال پیش نیکول پاشینیان نخست وزیر ارمنستان در میدان جمهوری ایروان گفت:
«من به تک تک شما مردم ارمنستان قول می دهم چنانچه تفاهمنامه ای در خصوص قراباغ وجود داشته باشد و من بدانم که آن تفاهمنامه بهترین است در این میدان حاضر خواهم شد و نظر تک تک شمارا خواهم پرسید و بدون اجازه شما چیزی امضا نخواهم کرد»
حال چه اتفاقی افتاد که پاشینیان در چرخشی ناگهانی سندی را امضا کرد که نه تنها اجازه مردم را نداشت بلکه بدترین سند امضا شده در تاریخ ارمنستان لقب گرفت و بنابه نظر اکثر کارشناسان این تفاهمنامه چیزی جزء اعطای حق کامل کاپیتولاسیون به جمهوری آذربایجان نیست.
پاشینیان در هفته های اول پس از روی کار آمدن گفت:
«من گفتگو ها را از نقطه صفر آغاز خواهم کرد.»
پاشینان که بگفته خودش مذاکرات را از نقطه صفر آغاز کرده بود اکنون مقصر اصلی امضای این تفاهمنامه را حکومت های پیشین می داند و می گوید:
«من وارث گفتگوهایی بودم که رئیس جمهور های قبلی یعنی سرژ سرکیسیان و روبرت کوچاریان برای من به ارث گذاشته بودند.»
می توان گفت که جرقه های جنگ حاضر در واقع از ۹ می سال ۲۰۱۸ و از زمانی آغاز شد که نیکول پاشینیان در سفرش به قراباغ اعلام کرد که من اجازه مذاکره در خصوص قراباغ را ندارم و این دولت قراباغ است که باید با باکو مذاکره نماید. این اظهارات در حالی بیان شد که باکو بارها مخالفت خود را با حضور قراباغ در پای میز مذاکره اعلام کرده بود. جنگ چند روزه تابستان گذشته در تاووش که پیروزی هایی برای ارمنستان به همراه داشت و پس از آن الهام علی اف «الیار ممدیاروف» وزیر امور خارجه متمایل به روسیه و صلح طلب را اخراج کرد زنگ خطری بود برای ارمنستان که پاشینیان و دولتش در باد پیروزی به آن اعتنایی نکردند و «داویت تونویان» وزیر دفاع ارمنستان در آن زمان گفت:
«جنگ جدید مصادف با تصرف سرزمین های جدید خواهد بود.»
این رویه خطرناک با اظهارات بعدی پاشینیان که اعلام کرد: «قراباغ، ارمنستان است و بس» به اوج خود رسید و موجب گردید که جمهوری آذربایجان در محافل بین المللی ادعا کند که این ارمنستان است که حاضر به مذاکره نیست و ارمنستان تهدیدی برای تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان محسوب می شود. در واقع اقدامات پاشینیان عزم آذربایجان را برای جنگی همه جانبه برانگیخت.
اولین اقدام نابخردانه نیکول پاشینیان که به نظر اکثر تحلیلگران سیاسی، او و دولتش دست نشانده غرب و بنیاد سوروس است، خدشه دار کردن روابط استراتژیک با روسیه بود. اظهار نظرهای عجیب نزدیکان او و کابینه اش در قبال روسیه توسط مقامات کشوری که حیاط خلوت روسیه محسوب می شد شرایطی را ایجاد کرد که روسیه روند قهر سیاسی را پیشه و برخلاف گذشته در این جنگ موضعی بسیار نامفهوم اختیار نماید.
دومین اقدام پاشینیان، که ادامه روند قبلی یعنی رودرویی با روسیه است، ایجاد شکاف و دو دستگی اجتماعی در جامعه ارمنستان و آرتساخ بود. اتهامات و بازداشت های حامیان و نزدیکان روسیه نظیر روبرت کوچاریان دومین رئیس جمهور ارمنستان و گاگیک زاروکیان رئیس حزب ارمنستان شکوفا و همچنین تغییر بسیاری از افراد با تجربه و کلیدی نظیر ژنرال های با سابقه ارتش و شورای امنیت ملی و… ،وارد کردن اتهامات سنگین به ژنرال های بلند پایه و قهرمانان ملی جمهوری آرتساخ نظیر ویتالی بالاسانیان، باعث ایجاد این شکاف های اجتماعی گردید.
سومین و از دیگر اشتباهات استراتژیک وی می توان به سفر جان بولتون مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ به ارمنستان اشاره کرد که تا به امروز جزئیات آن مشخص نیست. این سفر سوءظن هایی را در ایران و روسیه برانگیخت و تهران و مسکو را از ایروان دور کرد. این کدورت و دوری را می توان در اظهارات نه چندان بی طرفانه مقامات ایرانی در طول ۴۴ روز جنگ در قراباغ جستجو کرد.
چهارمین اشتباه فاحش پاشینیان، بی اعتنایی و کنار گذاشتن چین شریک راهبردی روسیه و ایران، از کلیه مناسبات منطقه ای بود. چینی ها که بارها اعلام کرده بودند که منافع استراتژیک آنان در تقابل با ترکیه (مسئله اویغورهای چین) حکم می کند که با ارمنستان روابط عمیق دیپلماتیک و اقتصادی برقرار نماید و حاضرند بزرگراه شمال – جنوب را احداث و ارمنستان را به جاده ابریشم متصل کنند با ناکارآمدی یا کارآمدی عمدی دولت پاشینیان خود را کنار کشیدند. در اثبات این موضوع می توان به سکوت محض چین در طول ۴۴ روز درگیری در قراباغ اشاره کرد.
پنجمین ناکارآمدی پاشینیان و دولتش که شکست ارمنستان در این جنگ را رغم زد بی توجهی کامل و حتی عمدی مقامات وزارت دفاع ارمنستان به تذکرات کارشناسان نظامی در خصوص تجهیز ارتش باکو و مانورهای نظامی مشترک ترکیه-آذربایجان از تابستان گذشته در نخجوان می باشد. کارشناسان نظامی بارها متذکر شده بودند که جنگ آینده جنگ پهبادی خواهد بود که باکو تا دندان به آن مسلح است و ارمنستان هر چه سریعتر باید پدافند دفاعی هوایی خود را تقویت کند.
با بررسی همه این موارد در کنار ابهامات بسیار در خصوص اوضاع جنگی،چگونگی سقوط شهر شوشی،عدم پشتیبانی نیروهای مسلح ارمنستان در کنار حمایت بی چون چرای آرائیک هاروطونیان رئیس جمهور آرتساخ از اقدامات پاشینیان سوالی را در ذهن ما و اکثر کارشناسان ارمنستان ایجاد می کند که آیا همه این اقدامات از قبل برنامه ریزی شده بود؟ آیا غرب در این سناریو نقش داشته است؟ آیا روسیه و ایران به عمد از ارمنستان حمایت نکردند؟