آهارون وارطانیان:
ساختار اصلی باکو بر پایه ایران ستیزی و ارمنی ستیزی است
سخنرانی آهارون وارطانیان در سمینار «معادلات ژئوپلیتیک قفقاز و نقش آفرینان منطقه ای و فرا منطقه ای
۱۴ اسفندماه ۱۴۰۱
از زمان استقلال جمهوری ارمنستان و برقراری روابط دیپلماتیک فیمابین ایران و ارمنستان (۹ فوریه ۱۹۹۲) روابط این دو کشور، تقریباً همیشه در خط صعودی، توسعه یافته است.اولین تشکیلات دولتی ارمنستان و ایران در حدود دو هزار و پانصد تا سه هزار سال پیش ظاهر شده اند. از آن زمان تا کنون، سرزمینها و تشکیلات دولتی آنها دچار تغییرات بسیاری شده اند، اما ارمنیها و مردم ایران بهعنوان اقوام تشکیلدهنده واحدهای دولتی در این منطقه، در طول قرنها بدون تغییر باقی ماندهاند. ایران همواره روابط نزدیکی با مردم قفقاز جنوبی برقرار کرده و این روابط را حفظ کرده است. اما روابط با ارمنستان به دلایل خاصی است، از جمله؛ همسایگی سنتی و حسن همجواری، توسعه روابط استراتژیک، ارتباط تاریخی و فرهنگی، منافع متقابل اقتصادی، ژئوپلیتیکی و امنیتی اخیراً وضعیت ژئوپلیتیک منطقه از سوی کارشناسان بین المللی، بحرانی ارزیابی شده است. در حالی که توجه عمومی ارمنستان، تمرکز به دستور کار سیاسی داخلی است.
رویدادهایی نه چندان دور از مرزهای ما، تهدیدات جدی نظامی-سیاسی و اقتصادی را برای ارمنستان ایجاد می کنند. در این زمینه، به ویژه تحولات اخیر پیرامون ایران قابل توجه است. راه های مواصلاتی ارتباط دهنده ارمنستان به جهان خارج، از خاک ایران می گذرند. در شرایط محاصره اقتصادی و حملونقلی دو کشور همسایه (جمهوری آذربایجان و ترکیه) نقش ایران بهعنوان کشوری که مسیر راهبردی آسیا و خاورمیانه را فراهم میکند، اهمیت بسزایی دارد.اگرچه در سند ۹ نوامبر سال ۲۰۲۰ به رفع انسداد راه های حمل و نقل اشاره می شود، اما برای همه روشن است که این نشان دهنده چه چیزی است و چه خطرات و ریسک هایی را برای ارمنستان ایجاد می کند. غرب صریحأ برنامه شیطان سازی از ایران را اجرا می کند و تلاش دارد ایران را به عنوان ایفاکننده نقش بد و شر به جهان خارج معرفی کند. در این مورد، با در نظر گرفتن این واقعیت که در کشورهای مختلف جهان دیاسپورای نسبتاً تأثیرگذار ارمنی و لابی مشهور ارمنی وجود دارد که اگر به درستی استفاده شود می تواند تهران رابه عنوان یک پل ارتباطی بین کشورهای غیردوست و ایران تبدیل کند.
در واقع ایران می تواند از لابی ارمنستان استفاده کرده و راه حل سیاسی و اقتصادی مناسبی برای خود فراهم کند. خصوصأ با تجربه تاریخی ای که ارمنیان جلفای نو در دوره صفوی نقش میانجی بین ایران و روسیه و غرب را داشته اند. علاوه بر این، خاک ارمنستان به عنوان یک کشور همسایه، کریدور مهمی برای ایران به سمت شمال (از طریق گرجستان) و بعداً به روسیه است. روشن است که این موضوع برای ایران مفید است، به ویژه در شرایط ژئوپلیتیک کنونی، که پس از جنگ، نفوذ و حضور ترکیه در قفقاز جنوبی به طور قابل توجهی افزایش یافته و تلاش می کند تقریباً در عرصه های نظامی، سیاسی، اقتصادی و مذهبی بر ایران برتری یابد. در زمینه مذهبی، ترکیه به همراه ایران و عربستان سعودی در یک مبارزه بی امان قرار می گیرد.
فعالیت ترکیه در مرزهای شمالی ایران برای این کشور بسیار خطرناک است، همچنین از این نظر که در میان ایرانیان ترک زبان ساکن شمال ایران، دیدگاه های پان ترکیستی وجود دارد که برای امنیت داخلی ایران بسیار خطرناک هستند. با در نظر گرفتن همه اینها، طبیعی است که تهران نمی تواند از فعالیت و حضور چشمگیر ترکیه در قفقاز جنوبی نگران نباشد. در ایران بر اساس عامل اقتصادی سعی می کنند وضعیت ضد تهران در منطقه را تنظیم کنند. احتمالأ در ایران محاسبه کردهاند که با تامین جریانهای سرمایهگذاری قابل توجه و نمایندگی اقتصادی و داشتن سرمایههای مالی در هر دو اقتصاد ارمنستان و آذربایجان، تضمین وابستگی زیرساختها به ایران (بهویژه در مناطق مرزی سابق ایران-آرتساخ) امکان تضمین حضور پایدار، دائمی و قابل توجه در ارمنستان و آذربایجان وجود دارد. البته باید تاکید کرد که در مورد ارمنستان وضعیت کمی متفاوت است. در ایران روابط سنتی ایروان و مسکو را به خوبی درک می کنند و ارمنستان را منطقه نفوذ روسیه می دانند. باید نشان دهیم که در سال ۲۰۲۰ پس از جنگ، وضعیت در ارمنستان تغییر کرده است، بازیگران جدیدی ظاهر شده اند و در صورت حضور آنها، در آینده در ایجاد روابط با تهران، ایروان باید بیشتر به بازیگران جدید نگاه کند و تدریجأ شانس کمتری برای اجتناب از آنها خواهد داشت. از این نظر، روابط با جمهوری آذربایجان متفاوت است. مقامات ایران در تلاشند تا با حضور، سیاست فعال و باابتكار خود موازنهای بین نفوذ ۱. اسرائیل ۲. انگلیس و ۳. ترکیه (که تاثیر این کشور از سال ۲۰۲۰ میلادی به شدت افزایش یافته است) برقرار کنند. در جمهوری آذربایجان، مسکو دارای حضوری قابل ملاحظه نیست و این کشور حوزه نفوذ روسیه محسوب نمیشود. با این حال، در اینجا به نوبه خود نفوذ آنکارا بسیار بااهمیت است. در حال حاضر می توان گفت که ایجاد ارتش مشترک ترکیه و جمهوری آذربایجان که این امر مخاطرات جدی در بر دارد، به پایان رسیده است. از طرف دیگر، در نگاهی به روابط تهران و باکو باید عامل مذهبی، وجود مردم بومی ایرانیزبان در جمهوری آذربایجان، خاطرات وطن تاریخی و تعدادی عوامل دیگر را در نظر گرفت.
روابط ایران با باکو در مسیر و سرعت متفاوتی توسعه پیدا میکرد، اما اخیرا سردی شدیدی در روابط این دو کشور مشاهده می شود که این امر اول از همه ناشی از اقدامات خصمانه باکو علیه ایران میباشد. هر چقدر که تهران در تلاش است تا سیاست متعادل و متوازن در منطقه داشته باشد، جمهوری آذربایجان پاسخ همسانی ندارد، زیرا یکی از ارکان ساختار این دولت، ایران ستیزی و ارمنی ستیزی است. حذف این دو مسئله اساسی از سیاست باکو به معنای سقوط این دولت جعلی خواهد بود. از سوی دیگر، اگر باکو مایلبه بهبود بخشیدن روابط با ایران باشد، در این حال هم نمیتواند کاری از پیش ببرد، زیرا در این کشور ترکیه، اسرائیل و انگلیس آنقدر در کل سیستم جمهوری ادغام شدهاند که ایجاد روابط بسیار گرم با ایران را غیرممکن میسازند.
راه اندازی کریدور موسوم به «زنگزور»که در واقع باید آن را «کریدور توران» نامید در عمل میتواند ارتباط مستقیم زمینی بین ارمنستان و ایران را مختل کند و خطرات جدی امنیتی را به همراه داشته باشد. تاکنون معلوم نشده است که این «کریدور» در چه قالبی اجرا خواهد شد. ابهام این موضوع همچنین تهران را مجبور می کند تا در این مرحله مراقب باشد و با ظرافت و محاسبات بسیار دقیق اقدام کند تا از روند پیش رو برکنار نماند. باید همچنین در نظر داشت که دولت فعلی عمدتاً به دلایل سیاست منطقه ای و توافق هسته ای مورد انتقاد شدید قرار گرفته است.
ماه های قبل از وقوع جنگ دوم قرهباغ، حضور تروریستها از سوریه و سایر کشورهای خاورمیانه در جمهوری آذربایجان با حمایت و مداخله مستقیم ترکیه، در مطبوعات ایران و جهان و در عرصه علمی، تحلیلی و در سطح مقامات عالیرتبه مورد بحث و بررسی قرار میگرفت. پس از این، در تمام طول جنگ درباره حضور گروه های تروریستی مختلف صحبت میشد، اما بعدها و پس از پایان جنگ، به نظر رسید که موضوع مذکور یکباره ناپدید شد. در همین حال مشخص بود که این موضوع ایران را نگران کرده و مشکلات امنیتی جدی را برای تهران ایجاد میکند. در ۲۷ ژانویه سال ۲۰۲۱ میلادی در مسکو و در ۲۸ ژانویه در ایروان محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران بار دیگر موضوع تروریست ها را مطرح کرد و آن را در دستور کار بین المللی قرار داد. نکته جالب این است که وزیر، فقط در مسکو و ایروان در مورد تروریست ها صحبت کرد. به نظر می رسد این امر پیام جالبی برای روسیه و ارمنستان برای ایجاد یک ائتلاف ضد تروریستی یا حداقل شروع بحثی در مورد مناسبات مشترک باشد. مشکل در این واقعیت است که روابط ایران و اتحادیه اوراسیا همچنان از طریق ارمنستان تنظیم میشود، زیرا ارمنستان تنها کشور عضو این اتحادیه است که مرز زمینی با ایران دارد. ولی جنگ سال ۲۰۲۰ بسیاری از شرایط -از جمله وضعیت ژئوپلیتیکی موجود در منطقه- را به زیان تهران تغییر داد. در شرایط ایجاد شده در دوران پس از جنگ، بخشی از جاده زمینی ارمنستان-ایران به خطر افتاده است و منطقه آزاد اقتصادی مغری نیز در حال فعالیت نیست. مذاکرات در مورد این منطقه تجاری به تازگی آغاز شده است و ساخت بزرگراه شمال-جنوب در واقع به کندی پیش می رود و ارمنستان از زمان جنگ در حال آشفتگی سیاسی و بحران اقتصادی قرار دارد.
جنگ اوکراین که نقشههای همه را برهم زده است، پیچیدگیهای بیشتری ایجاد میکند. در حال حاضر مسکو به طور موقت مواضع خود را در قفقاز جنوبی در ارتباط با جنگ اوکراین از دست داده است. در این منطقه به نوعی فضای آزادی پدید آمده است که نیروهای مختلف سعی دارند این نارسایی را برطرف کنند. در این زمینه ترکیه، که می توان گفت در جریان جنگ ۲۰۲۰ حضور خود را در قفقاز جنوبی به زور اسلحه تحمیل کرد، نقش فعالی برعهده گرفته است. طبیعتاً با ذکر نام ترکیه باید همچنین به غرب اشاره کرد، زیرا که اولاً آنکارا عضو ناتو میباشد و ثانیاً ترکیه چهرهای بسیار مناسب برای غرب در این منطقه است که میتواند هم با روسیه و هم با ایران مقابله کند. ترکیه کنونی با در نظر گرفتن تعدادی از واقعیتهای ژئوپلیتیکی از آزادی عمل بیشتری برخوردار است. در این شرایط، تهران فرصت بسیار مناسبی برای تعمیق روابط با کشورهای قفقاز جنوبی دارد. با توجه به این که حداقل یکی از این کشورها همچون جمهوری ارمنستان به عنوان یک کشور دوست تلقی می شود و آمادگی همکاری با ایران در زمینه های مختلف را دارد. دولت دیگر -باکو- در یک رژیم تقریباً متخاصم عمل میکند و میتوان گفت هر روز خاک خود را در اختیار کشورهای دشمن ایران قرار میدهد تا انواع عملیات علیه تهران انجام دهند و این واقعیت نیز به نوبه خود باید تحرکی برای تعمیق بیشتر روابط با کشورهای دوست منطقهای برای تهران باشد.