نامه بارونس کوکس،نماینده مجلس سنای انگلستان به طاهر تقی زاده سفیر جمهوری آذربایجان در انگلستان
از: بارونس کوکس، نماینده مجلس سنای انگلستان،لندن
به: طاهر تقی زاده
سفیر جمهوری آذربایجان در انگلستان
کنزینگتون کورت، شماره ۴، لندن
به تاریخ ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۰ (۲۰ شهریور ۱۳۹۹)
جناب سفیر محترم،
نامه مورخ ۷ سپتامبر شما آنقدر پراز موارد سوء تعبیر است که من لازم می بینم روی دیگر واقعیت را در آن موارد بازگو کنم. به ویژه مایلم حداقل چهار مورد نگرانی جدی را در معرض توجه قرار دهم.
۱- قره باغ کوهستانی
این استالین بود که قره باغ / آرتساخ، سرزمین کهن ارمنیان (با ۹۵ درصد جمعیت ارمنی) را به عنوان یک ” منطقه خودمختار” در داخل قلمرو آذربایجان قرارداد. بعدها، آذربایجان مناطق وسیعی از زمینهای مسطح اطراف قره باغ را ضبط و منطقه قره باغ را به عنوان جزیره ای کوهستانی جدا شده از ارمنستان (برون بوم) به وجود آورد.
در فاصله سالهای ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۴، آذربایجان جنگ علیه ارمنیان ساکن قره باغ را – با زیرپا گذاشتن کنوانسیونهای تصویب شده بین المللی – و با استفاده از بمبهای خوشه ای و شلیک روزانه ۴۰۰ موشک گراد به ساکنان غیرنظامی استپاناکرت، پاتیخت قره باغ – آغاز کرد. من خود در آن زمان در آنجا بودم و می توانم واقعیت نقض فاحش حقوق بشر توسط آذربایجان را شهادت بدهم. من، همین طور پی آمد دلخراش کشتار ارمنیان مراغه توسط آذریها، بدنهای بی سر و منازلی را که براثر حملات نظامیان آذری هنوز دود از آنها بر می خاست، به چشم دیدم. اسناد و مدارک بیشتر درمورد این رویدادها را می توان در تحقیق موسوم به “پاکسازی قومی در حال اجرا: جنگ قره باغ” (توسط کارولین کوکس و چان اِیبنر، ۱۹۹۳) یافت.
به نظر من، ارمنیان قره باغ کوهستانی که در جهت استحکام پایه های استقلال خود بر پایه حقوقی برابر با آذربایجان در سال ۱۹۹۱ (زمان فروپاشی شوروی سابق) گام بر می دارند، دلایل و اسناد کافی دال بر قصد پاکسازی قومی توسط آذربایجان را در اختیار دارند تا مانند مردم تیمور شرقی، اریتره و کاسُوو، که مشمول پاکسازی های قومی مشابهی واقع شدند، حق تعیین سرنوشت خود را مطالبه نمایند.
۲- شوشی (شوشا)
اگرچه شهر شوشی نیز مثل منطقه خودمختار قره باغ کوهستانی دهه ها توسط آذربایجان اشغال شده بود، اما پیش از آن، یعنی تا مارس ۱۹۲۰ که هزاران نفر از ارمنیان شهر توسط آذریها قتل عام شده و پیشوای روحانی آنها گردن زده شد و سرش بربالای تیری به نمایش گذاشته شد، بعد از تفلیس مرکز شناخته شده فرهنگ ارمنی در قفقاز به شمار می رفت.
۳- نخجوان
در پی یک همه پرسی مشکوک و طی معامله ای میان دولت نوپای شوروی و آتاترک ترکیه، نخجوان، که قلب تاریخی ارمنستان و متصل به ارمنستان بود و هیچ ارتباط زمینی با آذربایجان نداشت، به عنوان یک منطقه خودمختار در قلمرو آذریایجان قرار داده شد.
پس از تسلط بر نخجوان، آذربایجان ارمنیان آنجا را در سرزمین تاریخی خودشان مشمول تسویه و پاکسازی قومی قرارداد. آخرین روستای ارمنی نشین، آزنابِرت، در دسامبر ۱۹۸۸ زیر فشار مراجع اذربایجان، تخلیه شد. حملات به ارمنیان ادامه یافت. هنگامی که نیروهای آذری روستاها را بمباران و ساکنان آنها را مجبور به فرار برای نجات جانشان می کردند، من در آنجاها حضور داشتم. در تلاش برای بازنویسی تاریخ منطقه، آذربایجان بعدا بسیاری از بناهای تاریخی و آثار فرهنگی ارمنیان، از جمله دهها هزار سنگ قبر حکاکی شده قدیمی را، که تحت حمایت یونسکو هم بود، نابود کرد. ناظران این اقدام آذربایجان را گسترده ترین اقدام پاکسازی فرهنگی در قرن بیست و یکم به شمار آورده اند.
ازنظر من، ارمنیان حق بازپس گیری نخجوان را دارند؛ یا شاید آذربایجان گزینه قابل قبول دیگری را در اختیار ارمنیان قرار دهد: شناسایی قره باغ به عنوان قلمرو ارمنیان و پذیرش اشغال نخجوان توسط آذربایجان از جانب ارمنیان!
۴- تشدید تنشها
آذربایجان با بخشیدن، پاداش دادن و تحسین و ستایش صفراف، یک افسر آذری که در ۲۰۰۴ در مجارستان، همکار ارمنی اش را حین خواب با تبر کشته بود یک کنوانسیون مهم اروپایی را زیرپا گذاشت. طبق رایی که اخیرا توسط دادگاه حقوق بشر اروپایی در این مورد صادر شده، اقدامات باکو درواقع تایید و صحه گذاشتن بر آنچیزی است که دادگاه “جنایت بسیار سنگین مبتنی بر تعصب قومی” نامیده است.
در آوریل ۲۰۱۶، مدت چهار روز تمام نیروهای آذری تهاجمی را علیه مناطق تحت کنترل نیروهای ارمنی در قره باغ کوهستانی شروع کردند که تلفات سنگینی در پی داشت.
در ژوییه امسال نیز، آذربایجان واحدهای توپخانه خود را در نزدیکی مناطق مسکونی غیرنظامی در تاووش، در مرز شمال شرقی ارمنستان، در فاصله ای دور از قره باغ، مستقر ساخت. گزارشها حاکی از ان بود که نظامیان آذری در جهت یک کارخانه تولید ماسک صورت، که نقشی اساسی در مبارزه کشور با ویروس کورونا دارد، آتش گشودند. همین طور، گزارشهایی از به آتش بستن یک مهد کودک در روستای آیگه بار، تاووش، شنیده شد.
بعلاوه، در همان ماه ژوییه تظاهراتی با شرکت دهها هزار نفر در باکو، از جمله، با شعار “مرگ بر ارمنیان” صورت گرفت که از دولت تقاضا می کردند که کل ارتش را وارد عمل کند و بعضی ها حتی وارد پارلمان نیز شدند.
درمورد سیاست رسمی آذربایجان در تقویت و تشدید نفرت نسبت به ارمنیان – ازجمله آموزش نفرت ورزی و معرفی ارمنیان به عنوان “دشمن شماره یک” – و همین طور اظهارات تحریک آمیز وزارت دفاع آذربایجان، نگرانی عمیقی وجود دارد. وزارتخانه نامبرده اخیرا چنین اعلام کرد:
“طرف ارمنی نباید فراموش کند که سامانه های موشکی آخرین مدل ارتش ما قادرند تاسیسات هسته ای متسامور شما را به دقت هدف قرار دهند”. یک چنین رویکرد خصمانه این اعتقاد و نگرانی گسترده را که جمهوری آذربایجان، پس از تجاوزهای قبلی، هم چنان درپی جنگ و خشونت است تا گفتگوی دوجانبه برای رسیدن به یک توافق عادلانه، تقویت می کند.
به نظر من، اکنون نیازی فوری برای همه طرفها در جهت رعایت اصول عدالت اخلاقی وجود دارد. من با کمال میل حاضر به ملاقات با شما برای بحث و بررسی اوضاع مصیبت بار فعلی هستم.
با احترام،
کارولین کوکس