هر ارمنی یک سند است.خاطرات لوسی چاکر (آشوتیان)، بازمانده نسل کشی ارمنیان
لوسی چاکر (آشوتیان)، که جد مادری هرانت دینک روزنامه نگار فقید ارمنی است که در سال ۲۰۰۷ توسط ملی گرایان افراطی ترک در استانبول ترور شد در یادداشتی برای هرانت دینک می نویسد:
«هرانت، عزیزم، من خیلی از وقایع ۱۹۱۵ را به یاد نمیآورم، اما بیوگرافی من، مانند بسیاری از بازماندگان دیگر، اسنادی درباره نسل کشی هستند.»
هرانت دینک و مادرش
لوسی چاکر دختر افندی مانول آشوتیان، یک صنعتگر و پدر پنج فرزند بود. او تنها دختر خانواده بود، و پدرش عادت داشت که او را «آغچیک» (به معنی دختر در زبان ارمنی) صدا بزند، بدین گونه نام او آغچیک باقی ماند. او یکی از آن دختران یتیم و نجات یافتة ارمنی بود که از کاروان های تبعیدی انتخاب شده و به یتیم خانه «غانگال» در سباستیا (سیواس کنونی) تحویل داده شد.
در سال ۱۹۱۵ «آرتاشس» برادر بزرگتر لوسی چاکر برای تحصیل به ایالات متحده امریکا نقل مکان کرده بود. همانطور که خویشاوندانش بر اساس داستان های او به یاد می آورند، تمام خانواده بی صبرانه منتظر نامهای از آرتاشس بودند. یک روز عصر درب خانه شان زده شد، اما مامور پلیس بجای مرد پستچی جلو در خانه شان ایستاده بود. تلگرامی از استانبول بود که شروع قتل عام ها را خبر می داد. ارمنیان در قالب گروه هایی تبعید شدند. لوسی کوچک، در پی وقوع تبعید ها به همراه برادرانش بود. در این میان، سربازان حکومتی در حال گزینش افراد سالم و زیبا از کاروانهای تبعیدی بودند. لوسی نیز در کانون توجه آنها ظاهر شده بود.
لوسی به همراه سه دختر نوجوان دیگر به یک تاجر ثروتمند تُرک به نام «میحری بِیگ» فروخته شد تا بعنوان خدمتکار در منزلش بکار بپردازد.
برادر هرانت دینک
«آرمناک چاکر» پسر لوسی چاکر میگوید:
«میحری بیگ» زندگی فاسدی داشت، اما همسرش بسیار با وجدان بود. پس از مدتی او به سرآشپز خانه شان دستور داد تا بطور مخفیانه این سه دختر را به یتیم خانة کالج آمریکایی در شهر سیواس ببرد.
«یرواند دینک»، برادر هرانت دینک میگوید:
«یتیم خانه تحت حمایت آمریکایی های سیواس یک سرپناه و رهایی برای کودکان بود. به هر حال طولی نکشید، زنی که یتیم خانه را تأسیس کرده و مدیریت میکرد مریض شده و مرد؛ یتیم خانه بسته شد و کودکان متفرق شدند.»
بعدها لوسی دشواریهای زندگی را تحمل کرد، تا اینکه شوهر آینده خودش، «آندرانیک چاکر» اهل ارزروم را هنگام کار در مزارع سیب زمینی ملاقات کرد. آندرانیک سی ساله و لوسی شانزده ساله با یکدیگر ازدواج کرده و در غانگال زندگی کردند. آنها صاحب شش فرزند شدند؛ سه دختر و سه پسر به نام های، هایکاز، ساتنیک، سرکیس، ارمناک، نِوارد و سیرانوش.
هرانت دینک
نِوارد مادر هرانت دینک بود.
هرانت دینک خاطرات مادربزرگش را نوشت و نام آن را از گفتة معروف او که «هر ارمنی یک سند است»
انتخاب کرد.
منبع: