توضیح نقشه: موقعیت و وسعت سرزمین آرشاکونیاتس
مختصری در مورد تاریخ ارمنستان
تاریخ ارمنستان،بخش دوم،از سلسلۀ آرشاکونیاتس تا اوایل سده ۱۵
نوشته شده توسط : شاهن هوسپیان
در سال ۵۲م بلاش (واقارش) پادشاه ایران با استفاده از تشنجات داخلی امپراتوری روم برادر خود تیرداد [۱] را به سلطنت در ارمنستان گمارد . روم این انتصاب را نپذیرفت و در سال ۵۷ م سپاهی تحت فرماندهی کوربولون [۲] به ارمنستان فرستاد سپاهیان رومی پس از فتح برخی مناطق،آرتاشات پایتخت ارمنستان را نیز به آتش کشیدند.سپاهیان رومی در نبرد.سرنوشت ساز هراندیا [۳] در سال ۶۲م از نیروهای متحد پارت – ارمنستان شکست خوردند و پیمانی منعقد کردند و سلطنت تیرداد را در ارمنستان به رسمیت شناختند.به این ترتیب حکومت سلسلۀ آرشاکونیاتس ( اشکانیان ارمنستان) در ارمنستان آغاز شد اما تجاوزهای روم به ارمنستان خاتمه نیافت. آن ها به بهانه های گوناگون به ارمنستان حمله کرده و با مقابلۀ نیروهای متحد پارت-ارمنستان روبرو می شدند.با این حال شاهان سلسلۀ آرشاکونیاتس ارمنستان همواره سعی می کردند دوستی روم را جلب کنند و سیاست سلسلۀ آرداشسیان را به کار برند.
در سال ۲۲۷م حکومت سلسلۀ اشکانیان در ایران منقرض شد و سلسلۀ ساسانیان به حکومت رسید.ساسانیان رویه ای خصمانه با اشکانیان ارمنستان درپیش گرفتند که باعث جنگ های طولانی بین ایران و ارمنستان منجر شد.
در سال ۳۰۱ م،در دوران سلطنت تیرداد کبیر [۴] مسیحیت به عنوان دین رسمی در ارمنستان پذیرفته شد. این دین جدید چند سال بعد در روم نیز رسمیت یافت و موجب تشدید خصومت های ساسانیان با ارمنستان شد. در سال ۳۳۰م پس از فوت تیرداد،خسرو [۵] به سلطنت رسید و شهر دوین [۶] را به عنوان پایتخت جدید بنا کرد. در سال ۳۳۷م یعنی یک سال پس از حملۀ اقوام ماساگت [۷] که خسارات زیادی به کشور وارد کردند.
پرچم و نشان مامیگونیانها
شاهپوردوم پادشاه ساسانی ارشک [۸] شاه ارمنستان را همراه با واساک مامیگونیان سردار سپاه او به بهانۀ انجام مذاکره نزد خود فرا خواند و آن ها را در قلعۀ قصر شیرین ( قلعۀ فراموشی) زندانی کرد و خود با همکاری مهروژان آرتسرونی و واهان مامیگونیان دو تن ار فئودال های ارمنی وفادار به ساسانیان با سپاه بزرگی به ارمنستان حمله کردند و پس از ویران کردن بسیاری از شهر ها ده ها هزار خانواده از جمله خانواده های شماری از فئودال های وفادار به پادشاه ارمنستان را به مناطق دور دست ایران به اسارت فرستاد.در این جنگ پاراندزم ملکۀ ارمنستان نیز اسیر و کشته شد. این جریانات باعث شروع جنگی ۳۰ ساله بین ایران،روم و ارمنستان شد که صحنۀ اصلی آن خاک ارمنستان بود.
این جنگ سه جانبه در سال ۳۷۲م با جنگ زیراو پایان یافت که سپاهیان ساسانی در این جنگ از سپاهیان روم و ارمنستان شکست خورد. دربار ایران طبق معاهده صلح پاپ [۹] پسر ارشک به پادشاهی ارمنستان رسید.مدت زیادی از سلطنت وی نگذشته بود که به فرمان امپراتور روم به طرز خائنانه ای توسط رومی ها به قتل رسید. پس از پاپ تا سال ۳۸۷م افراد مختلفی گاه از جانب ساسانیان و گاه از جانب روم به سلطنت ارمنستان رسیدند تا این که در تاریخ ۳۸۷م ارمنستان طبق معاهده ای بین ایران و روم تقسیم شد.
در بخش تحت سلطۀ ایران خاندان آرشاگونیاتس (اشکانیان ارمنستان) به حکومت خود ادامه دادند اما بخش روم به یکی از استان های آن امپراطوری تبدیل شد.
در سال ۴۰۶م واقعۀ مهمی رخ داد و آن ابداع الفبای ارمنی توسط مسروب ماشتوتس بود،تحولی که عصر طلایی ادبیات ارمنی را پدید آورد.
در سال ۴۲۸م با عزل آرداشس شاه بخش ساسانی ارمنستان عملا به حکومت خاندان اشکانیان ارمنستان (آرشاگونیاتس) پایان داده شد. امپراتوری های ایران و روم از هیچ تلاشی برای جذب نمودن فرهنگی – دینی ملت ارمنستان در فرهنگ خود کوتاهی نمی کردند. از این رو یزدگرد دوم پادشاه ساسانی برای نیل به این هدف متوسل به اعمال سیاست تهدید و شدت عمل شد که در نتیجۀ آن ارمنیان به رهبری سردار «واردان مامیگونیان» برای دفاع از دین خود به مقابله برخواسته و در سال ۴۵۱ م در دشت آوارایر (واقع در چالدران) نبرد واردانانس بین سپاهیان نابرابر دو کشور رخ داد.در این نبرد سپاه اندک ارمنستان شرقی از سپاهیان انبوه و مجهز ساسانی شکست خوردند اما با ارادۀ ای که برای حفظ دین خود نشان دادند دربار ساسانی را مجبور به چشم پوشی از تصمیم خود کرد. در این راستا باید از شورش های پیروزمندانه ای که سردار واهان مامیگونیان رهبری آن ها را به عهده داشت نام برد (این سردار با وزیر همنام خود در دورۀ شاهپور ساسانی که قبلا ذکر شده است اشتباه نشود) در نتیجۀ مبارزات وی در سال ۴۸۴ م معاهدۀ نوارساگ منعقد شد و ارمنستان شرقی به خود مختاری داخلی دست یافت.
در سال های دهۀ ۵۷۰م جنگ های جدیدی بین ایران و روم شروع شد که با عقد پیمان صلح در سال ۵۹۱م پایان یافت و بخش بیشتری از خاک ارمنستان به روم واگذار شد و هم چنین در برخی از مناطق تحت سلطۀ ساسانیان استقلال نسبتا بیشتری نصیب ارمنیان شد.علت این امر قدرت رو به ضعف حکومت ساسانیان بود .
خسرو انوشیروان برای پایان دادن به خودمختاری ارمنستان تحت سلطه ایران در سال ۶۰۲ م سپاهی به ارمنستان فرستاد که از نیروهای تحت فرماندهی سردار واهان مامیگونیان معروف به گایل واهان شکست خورد بطوری که گایل واهان موفق به کسب استقلال کامل منطقۀ تارون [۱۰] شد.
قرن هفتم میلادی به دهه طلائی در معماری ارمنستان معروف می باشد که طی این دوره بناهای منحصر به فرد بسیاری در سراسر ارمنستان بنا گردیدند.
در آغاز قرن هفتم میلادی با اتحاد اعراب شبه جزیرۀ عربستان موفق به تشکیل سپاه قدرتمندی گردیدند که از سال ۶۴۰ م شروع به پیشروی در بین النرین کردند و موفق شدند سپاهیان روم و ایران را شکست دهند.
در پاییز همان سال سپاه اعراب به فلات ارمنستان حمله کرده و شهر دوین را تصرف کردند اما پس از تاراج مناطق تحت اشغال از ارمنستان خارج شدند.از آنجائی که حکومت ایران با شکست از اعراب دیگر قدرتی در ارمنستان شرقی نداشت لذا ارمنستان توسط سردار تئودوروس رشتونی اداره می شد.وی در سال ۶۴۲م پایداری سختی در مقابل هجوم مجدد اعراب نشان داد.
حملۀ سوم اعراب بر ارمنستان در سال ۶۵۰م از منطقۀ آذربایجان صورت گرفت.باید ذکر کرد که این حملات بیشتر جنبۀ تجسسی داشت و در نهایت حملۀ نهایی در سال ۶۵۲م صورت گرفت.سپاهیان عرب با تسخیر بخش اعظم ارمنستان حدود ۲۰۰۰ تن از اعضای خانواده های فئودال ها را گروگان بردند.
دولت بیزانس (روم شرقی) با استفاده از وضعیت نامساعد ایجاد شده در ارمنستان؛ گرجستان و اران با دادن قول کمک به آنها در قبال پیروی از کلیسای بیزانس کوشید تا اقوام مسیحی قفقاز را مجبور به تغییر مذهب دهد. در سال ۷۰۶م در اثر فشار بیزانس کلیسای آلبانیای قفقاز(اران) همراه کلیسای گرجستان تغییر مذهب داده و از کلیسای ارمنستان جدا شده و به کلیسای بیرانس پیوستند.
در اوایل قرن هشتم میلادی ارمنستان کاملا تحت سلطۀ اعراب در آمد و تقسیمات کشوری جدیدی در آن صورت گرفت.
سران خاندان های فئودال های ارمنستان با استفاده از اغتشاشات داخلی حکومت اعراب سعی کردند به استقلال دست یابند اما توسط سپاهیان اعراب به طرز خونینی سرکوب شد. خلفای وقت برای مطیع ساختن ارمنیان اقوام چادر نشین که در متون ارمنی با نام اوتمانیک ها وکایسیک ها معروف می باشند را از صحراهای عربستان به ارمنستان کوچ دادند و امیر نشین هایی تابع خلافت ایجاد کردند که با داشتن اختیارات نامحدود دست به غارت و چپاول مردم کل تمام ارمنستان می زدند.
پس از سرکوب شورش برخی از خاندان های فئودال ها با رعایای خود مناطق تحت اختیار خود را رها کرده و به سرزمین های شمالی کوچ کردند، سپس اقوام عرب و کُرد جای خالی آن ها را پر می کردند.
امپراتوری بیزانس از اواخر قرن هشتم میلادی قدرت خود را بازیافت و برای بدست آوردن سرزمین های از دست داده جنگ های طولانی با اعراب شروع کرد در نتیجه اعراب در قبال ارمنستان نرمش بیشتری از خود نشان دادند.
در دورۀ سلطۀ اعراب برخی از خاندان های معروف و قدرتمند از صفحۀ تاریخ ارمنستان محو شدند و برخی دیگر شروع به رشد و کسب قدرت کردند که خاندان های باگرادونی و آرتسرونی از این گروه اند.
در سال ۸۰۶ م خلیفۀ بغداد وظیفۀ ادارۀ امور داخلی ارمنستان را به امیر آشوت باگرادونی محول کرد. پس از مرگ او این وظیفه به پسرش باگراد محول شد .باگراد برای کسب استقلال کامل ارمنستان با استفاده از ضعف اعراب از پرداخت خراج سر باز زد و سپاهیانی که برای مجازات وی به ارمنستان فرستاده شده بود شکست داد .
در سال ۸۵۱ م سپاه بزرگی از سوی خلیفۀ بغداد به فرماندهی یوسف امیر آذربایجان به ارمنستان فرستاده شد. یوسف با توسل به دسیسه باگراد را دستگیر کرد و به بغداد فرستاد و ارمنستان را آماج ویرانی و تاراج ساخت. سال بعد سپاه دیگری به فرماندهی بوقا وارد ارمنستان شد و پس از وارد کردن خسارات فراوان و بردن اسرای فراوان مأموریت خود را به اتمام رساند . به علت ضعف حکومت مرکزی در مناطق مختلف تحت سلطۀ اعراب شورش هایی شروع شد و بار دیگر بغداد سیاست ملایمی در قبال ارمنستان در پیش گرفت و آشوت باگرادونی را به سمت حاکم ارمنستان تعیین کرد. اما از آنجائی که خلفای اعراب نمی خواستند سپاهیان ارمنستان تجدید قوا نمایند لذا قبایل مهاجر عرب اوتمانیک و کایسیک را بر علیه آشوت باگرادونی می شوراندند که در نتیجه برخورد های خونین بین آنان در می گرفت که در این بین امیرنشین های عرب سرزمین های همجوار ارمنستان نیز به این قبایل کمک می کردند.
نقشه ارمنستان در دوره باگرادونیها
این آشوب ها سرانجام توسط سپاهیان ارمنی سرکوب شدند و ارمنیان با استفاده از ضعف و فتور خلفای وقت از بغداد خواستند تا پادشاهی آشوت باگرادونی بر ارمنستان را به رسمیت بشمارد.از آنجائی که خلیفۀ نیازمند اتحاد ارمنستان با آنان بود لذا درخواست امرای ارمنستان را پذیرفته و پادشاهی آشوت باگرادونی [۱۱] را در سال ۸۸۵م به رسمیت شناخته و بدین وسیله خاندان باگرادونیان در ارمنستان به حکومت رسید و شهر باگاران را به عنوان پایتخت برگزیدند. در دورۀ سلطنت سمبات اول[۱۲] پایتخت به شهر یرازگاوورس[۱۳] منتقل شد.
بازسازی و تقویت کشور شروع شد، امری که اعراب مایل به آن نبودند و بهانه های مختلف در امور داخلی کشور دخالت کرده و توسط اقوام وفادار به خلفا آشوب و اغتشاش در کشور ایجاد می کردند و در صورت عدم موفقیت امیر نشین های عرب سرزمین های همجوار ارمنستان را برای حمله تشویق می کردند بطوری که تمامی دوران پادشاهی آشوت دوم[۱۴] با جنگ با مهاجمین به کشور سپری شد. در زمان عباس باگرادونی[۱۵] پایتخت به شهرکارس[۱۶] و سپس در زمان آشوت سوم[۱۷] که ارمنستان در اوج قدرت بود به شهر نوبنیاد و باشکوه آنی[۱۸] منتقل گردید.
بر اثر دخالت ها و حمایت خلفای اعراب خاندان های قدرتمند تعدادی از مناطق ارمنستان در ابتدا پادشاهی مستقلی تاسیس کردند که باعث جنگ های متعددی گردید این مناطق شامل منطقه گرجستان؛ واناند[۱۹]؛ تزوراگد[۲۰] که شاخه هائی از خاندان باگرادونی بر این مناطق حکومت می کردند؛ منطقه سیونیک[۲۱] که خاندانی به همین نام در آنجا حکومت می کرد و قدرتمندترین آنان خاندان آرتسرونی که در منطقه واسپوراگان[۲۲] حکومت می کرند بودند اما در زمان حکومت آشوت سوم به یک توافق کلی رسیده و حکومت فداتیو تشکیل دادند که تمامی این مناطق از نظر داخلی مستقل اما از نظر روابط خارجی مطیع پادشاه باگرادونی بودند.
اقوام سلجوقی در اوایل قرن یازدهم میلادی هجوم خود را از آسیای میانه به سمت ایران آغاز کردند سپس حملات خود را به مناطق مرزی ارمنستان شروع کرده و بیشتر ایالت واسپوراگان را آماج حملات خود قرار دادند. امپراتوری بیزانس که فقط قصد توسعه سرزمین های خود را داشت از این فرصت استفاده کرده خاندان های فئودال ارمنستان را تشویق می کرد تا مناطق تحت اختیار خود را به امپراتوری بیزانس واگذار کرده و در مقابل اراضی جدیدی را در مناطق دوردست بیزانس بدست آورند.
در سال ۱۰۲۱ م سنه که ریم آرتسرونی[۲۳] پادشاه واسپوراگان مناطق تحت کنترل خود را به امپراتوری بیزانس واگذار کرد و با اطرافیان و سپاهیان خود به شهر سباستیا[۲۴] مهاجرت کرد. شماری دیگر از خاندان های فئودال نیز از وی پیروی کردند و از ارمنستان خارج شدند. اما حکومت خاندان باگرادونی که به شهر آنی و مناطق مجاور آن محدود شده بود مقاومت می کرد. آخرین پادشاه خاندان باگرادونی گاگیگ[۲۵] نام داشت که در سال ۱۰۴۵م برای انجام مذاکرات به کنستانتینوپل (قسطنطنیه ،استانبول) دعوت شد اما به دستور امپراتور بیزانس دستگیر و تبعید شد.
سپس سپاهیان بیزانس برای بدست گرفتن کنترل شهر آنی اعزام شدند که با مقاومت روبرو شده و پس از چندین نبرد خونین بالاخره موفق یه اشغال شهر شدند و به این ترتیب ارمنستان استقلال خود را از دست داد.
امپراتوری بیزانس فقط به انقراض حکومت باگرادونی و اشغال ارمنستان اکتفا نکرد و شروع به تضعیف نیروی نظامی آن کرد به طوری که نظامیان ارمنی را از خدمت مرخص کرده و یا به مناطق دور از ارمنستان برای خدمت به امپراتوری اعزام کرد.اختیارات خاندان های فئودالی که در ارمنستان باقی مانده بودندد محدود کرد،و خاندان های متمرد و شورشی را به کشور های دور دست به خصوص منطقه سیلیسیه[۲۶] تبعید کرد.
در اثر سیاست های اعمالی امپراتوری بیزانس توان دفاعی ارمنیان به حدی ضعیف شد که قادر به مقابله با حملات سلجوقیان که از شرق به سرزمین آن ها هجوم آورده بودند نبودند.سپاهیان بیزانس نیز موفق به دفع حملات سلجوقیان از مرز های ارمنستان نشده و شکست های پیاپی خوردند تا این که در جنگ مالازگرد[۲۷] در سال ۱۰۷۱م کل ارمنستان و شرق آسیای صغیر را از دست دادند.
بر اثر غارت و کشتار اهالی توسط سلجوقیان مهاجرت دسته جمعی مردم از کشور و پناه آوردن آنان به کشورهای مجاور شروع شد. یکی از مناطقی که بیشتر ارمنیان در آن سکونت کردند منطقه کیلیکیه بود مکانی که سال ها بعد توانستند حکومتی مستقل تشکیل دهند. به دنبال سپاهیان سلجوقی موجی از اقوام آسیای میانه به فلات ارمنستان و آسیای صغیر وارد شده و در نقاط مختلف سکونت کردند.
در جنگ های پیاپی که در این دوران رخ داد گرجستان کمترین خسارت را متحمل شده پادشاهان گرجستان خاندان های مختلف ارمنستان با نیروی نظامی آنان را در خاک خود پذیرا شدند و در نتیجه نیروی نظامی در گرجستان گرد آمد که قادر به مقابله با سلجوقیان بود.
در سال ۱۱۹۱م سپاه مشترک گرجی-ارمنی به فرماندهی دو برادر از خاندان ارمنی «زاکاریان» موفق به آزاد سازی بخش های شمالی ارمنستان شدند.امیر زاکاره یکی از دو برادر در سال ۱۱۹۹م به سمت شمال شرق دشت آرارات پیشروی کرده و شهر آنی را از دست سلجوقی ها آزاد ساخته مقر حکومت خود را در آنجا مستقر کرد.
برادر دیگر امیر ایوان شهر دوین و نواحی اطراف آن را آزاد ساخت و مقرر حکومت خود را در این شهر مستقر کرد سپس با نیروهای متحد خود به آزادسازی مناطق بیشتری از خاک ارمنستان پرداختند که این کار را جانشینان آنان نیز ادامه دادند. هنوز کار آزادسازی باقیمانده مناطق ارمنستان از تسلط امیران سلجوقی ادامه داشت که در سال ۱۲۳۱م سپاهیان مغول به ارمنستان هجوم آوردند و کشتار و غارت مردم آغاز شد. حملات و کشتار وحشیانه مردم باعث فرار عدۀ کثیری از جمعیت به کشورهای دیگر شد.
پس از خاتمه حمله مغول ها حکومت ایلخانیان سلطۀ خود را در ارمنستان تحمیل کرد.سپس در سال ۱۳۸۶م حملات تیمور (لنگ) آغاز شد که با شکست ایلخانان محلی ویرانی و آشفتگی در کل سرزمین ارمنستان گستردند.
پس از مرگ تیمور امپراتوری وی از هم پاشید و حکومت های محلی مختلفی تشکیل گردید.در فلات ارمنستان حکمرانی اقوام آق قویونلو و قراقویونلو تشکیل گردید که دائما در حال جنگ با یکدیگر بودند.
پانویس:
[۱] Tirdates I) 64-75 AD)
[۲] Gnaeus Domitius Corbulo
[۳] Hrandia منطقه ای در جنوب شرقی ترکیه فعلی
[۴] Tirdates III ) 287-330 AD)
[۵] Khosrow III ) 330-338 AD)
[۶] Dvin در جنوب شهر ایروان قرار دارد.
[۷] Massagetae
[۸] Arshak II ) 350-368 AD)
[۹] Pap) 372-374 AD)
[۱۰] Taron منطقه موش در ترکیه امروزی
[۱۱] Ashot I) 885-890 AD)
[۱۲] Smbat I) 890-914 AD)
[۱۳] Yerazgavors در شرق ترکیه امروزی و نزدیک مرز جمهوری ارمنستان قرار دارد.
[۱۴] Ashot II) 914-928 AD)
[۱۵] Abbass) 925-953 AD)
[۱۶] Kars امروزه با نام قارص در شرق ترکیه قرار دارد.
[۱۷] Ashot III) 953-977 AD)
[۱۸] Ani بر روی خط مرزی ارمنستان و ترکیه و داخل خاک ترکیه امروزی
[۱۹] Vanand پادشاهی در شمال غرب فلات ارمنستان با پایتختی شهر کارس (از ۹۶۸ الی ۱۰۶۵م.) که در شرق ترکیه امروزی قرار دارد.
[۲۰] Tashir Zoraged پادشاهی در شمال فلات ارمنستان با پایتختی شهر لوری (از ۹۸۸ الی ۱۱۷۰م.) که در مناطق شمال ارمنستان و جنوب گرجستان امروزی قرار دارد.
[۲۱] Syunik پادشاهی در جنوب فلات ارمنستان با پایتختی شهر قاپان (۹۷۰ الی ۱۰۴۰م.) گه در جنوب ارمنستان امروزی قرار دارد.
[۲۲] Vaspurakan پادشاهی در حوزه دریاچه وان (از ۹۰۸ الی ۱۰۲۱م.) که مناطق جنوب غرب ترکیه امروزی را تشکیل می داد.
[۲۳] Senekerim) 968-1021 AD)
[۲۴] شهر سیواس کنونی در ترکیه امروزی
[۲۵] Gagik) 1024-1045 AD)
[۲۶] Cilicia منطقه ای در شمال شرق دریای مدیترانه و در خاک ترکیه امروزی
[۲۷] Manazkert از شهرهای ارمنستان در شمال دریاچه وان که امروزه با نام مالازگرد در ترکیه امروزی قرار دارد.