نامه سرگشاده تانرآکچام نویسنده ترک به سران وقت ترکیه
آقایان، شمایی که توانسته اید سلطۀ بی چون و چرای ارتش را بر سیاست از بین ببرید. شمایی که موفق شده اید قدرت مطلق نظامیان ترک را، که هر لحظه قادر به کودتای نظامی بوده اند، در اختیار بگیرید و نشستهای دموکراتیک برگزار کنید چگونه است که وقتی به مصائب ۱۹۱۵م میرسید، نمیتوانید سیاست دروغ را کنار به گذارید؟
در اکتبر ۲۰۰۹م، هنگامی که همراه ارمنستان پای میز مذاکره نشسته و پروتکل آشتی را امضا میکردید، آیا واقعاً باور داشتید که موفق خواهید شد با ادامۀ همان سیاست انکار و دروغ ۹۵ ساله، مسئلۀ ۱۹۱۵م را حل کنید؟ باورکردنش هم سخت است!
شما که براساس منطق نظامی، دگر اندیشانی را که ندای مخالفت سر میدهند، میخ و خود را چکش فرض میکنید و در مقابل آنها مواضع تهاجمی میگیرید، آیا واقعاً باور دارید که میتوان بیماری ۹۵ ساله را اینگونه درمان کرد؟
آقایان، اگر میشد این مسئله را اینطور حل کرد، احتیاجی به وجود شما نبود و افرادی مانند شوکرو الکداغ و ولی کوچک درطی نود و پنج سال گذشته آن را حل کرده بودند.
برای یک لحظه تصور کنید فردا، اوباما سیاست مقابله با موضع تهدیدآمیز شما را اتخاذ و اعلام کند که دیگر حاضر نیست از اعتقاداتش در مورد مسائل ۱۹۱۵م برگردد و حقایق را کتمان کند. اگر او صراحتاً کشتار ارمنیان را در ۱۹۱۵م نژادکشی و موضع شما را شرمآور بنامد در این صورت چه خواهید کرد؟
هنگامی که در سوئیس پروتکل را امضا میکردید گمان کردیم که دیگر دورۀ سیاست دروغ پردازانه و انکار ۹۵ ساله، دورۀ سلطۀ سیاسی گوندوز آکتان، شوکرو الکداغ و یوسف هالاچ اوقلو به سر رسیده است چراکه با امضای این پروتکل تنها مرزها باز نمیشد بلکه باید کمیسیونهای مختلفی برای ارائۀ پیشنهادات گوناگون به منظور حل مسائل تاریخی نیز تشکیل میشد.
کشور سوئیس، که نقش واسطه را در این میان برعهده داشته، به طور حتم پس از ترغیب شما و ارمنستان برای رسیدن به توافق، نیاز به تشکیل کمیسیونهایی مانند کمیسیون برگیر یا همان کمیسیون متخصصان را، که در ۱۹۹۶م، در سوئیس تشکیل شد نیز به منزلۀ الگو به شما یادآور شده است. کمیسیون مزبور در آن زمان برای تحقیق در مورد نقش سوئیس در کشتار یهودیان (هولوکاست) تشکیل و پس از پنج سال تحقیق، در ۲۰۰۱م، گزارش نهایی خود را در پرونده ای حاوی ۲۵ مقاله جامع در ۱۱,۰۰۰ صفحه منتشر ساخت.
واقعیت قابل تأمل آن است که دولت سوئیس یک سال پیش از تشکیل کمیسیون؛ یعنی، در ۱۹۹۵م، از تمام یهودیان جهان به خاطر سیاست سوئیس در دوران جنگ جهانی دوم عذرخواهی کرده بود. در واقع، کمیسیون بر اساس همان عذرخواهی تشکیل شده بود.
امکان ندارد شما از ماهیت این کمیسیون، که بر اساس عذرخواهی دولت سوئیس از یهودیان تشکیل شده، آگاه نبوده باشید. حتی اگر خود سوئیسیها هم چیزی در این مورد به شما نگفته باشند، این یک واقعیت آشکار بوده است. ما هم با این تصور که شما با اطلاع قبلی از این موضوع حاضر به امضای پروتکل شده اید فکر کرده بودیم تغییراتی در سیاست انکار ۹۵ ساله شروع شده و عذر خواهی از ارمنیان در پیش است، اما اینگونه نبود.
دسیسهای قدیمی در کار بود. شما میخواستید هم سیاست انکار ۹۵ساله را ادامه دهید و هم مشکلات بین ترکیه و ارمنستان را حل کنید. میدانم باور کردنش سخت است اما روند وقایع ما را به این نتیجه می رساند.
آقای اردوغان و آقای آرنچ، از شما میخواهم این نکته را در گوشهای از ذهن خود ثبت کنید؛ با تکرار یک دروغ ۹۵ ساله قادر به حل مسائل ۱۹۱۵م نخواهید بود. اگر قرار بود به این روش و با ادامۀ این دروغ مشکل حل شود، تاکنون حل شده بود آن هم به دست افرادی که خیلی بهتر از شما به ریشۀ مسائل اشراف داشتند. در ۱۹۱۵م لکۀ ننگی بر پیشانی ملت ترک نقش بست که عامل اصلی آن قاتلان حزب اتحاد و ترقی بودند. شما بدون قبول این لکۀ ننگ و ایجاد فاصله بین خود و عاملان اصلی آن قادر به حل این مسئله نخواهید بود. تلاش بیهوده نکنید.
آقایان! شما کشتار ۱۸۳۸م درسیم را به منزلۀ نژادکشی پذیرفته اید ولی با کسانی که وقایع ۱۹۱۵م را، با قربانیانی۱۰ تا ۱۵ برابر بیش از کشته شدگان دِرسیم، محکوم میسازند مقابله و با آنها با خشونت برخورد میکنید. شما، به حق، نسبت به جنایات جنگیای که اسرائیل در غزه مرتکب میشود واکنش نشان میدهید و صدای اعتراض خود را بلند میکنید اما زمانی که حرف از قضایای ۱۹۱۵م میشود، که جنایتهای اتفاق افتاده در آن شاید قابل مقایسه با اعمال ضد انسانی در غزه نباشد، اظهارات غیر منطقی و باطلی چون ((گذشتگان من جنایتی مرتکب نشده اند)) بر زبان میآورید. آیا فکر نمیکنید که از گفته هایتان علیه خود شما استفاده خواهند کرد؟
شما، که در مورد کردها مرزهای سیاست سنتی را شکستید و سعی کردید دخالت ارتش را در سیاست مهار کنید، چرا بر ادامۀ این دروغ ۹۵ساله در مورد ارمنیان، که از طرف ارتش و بوروکراسی دولتی به شما تحمیل شده، پافشاری میکنید؟
آقایان، همانطور که در شِمدینلی با قرار گرفتن در جبهۀ گروه بچه های ما و حمایت از آنها نتوانستید مسئله میان سربازان و کردها را حل کنید و فقط پس از تجربه وقایعی بسیار تلخ و برقراری فاصله بین خود و گروه بچه های ماتوانستید قدمی به جلو بردارید و راه صحیح را انتخاب کنید. در برخورد با مسائل ۱۹۱۵م نیز باید همین منوال را پیش گیرید.
گروه بچه های ما کشتار ارمنیان را در ۱۹۱۵م انکار میکند. این افراد همان کسانی هستند که کمیتۀ طلعت پاشا را تأسیس کردند و برای کمال پاشای قاتل، فرماندار بوغازلیان، مراسم یادبود گرفتند. فراموش نکنید که این گروه همان کسانی هستند که در فکر سوءقصد به جان شما و براندازی دولتتان بودند. آیا متوجه نیستید تا زمانی که در مورد وقایع ۱۹۱۵م در کنار و همردیف کسانی قرار میگیرید که خواهان مرگ و براندازی شما هستند قادر به حل هیچ مشکلی نخواهید بود؟
راه حل مسئلۀ ۱۹۱۵م در سیاست انکار ولی کوچک، دُغو پِرینچِک، شوکرو اِلِکداغ و یوسف هالاچ اوقلو نهفته نیست. پاسخ درست را در آنجا جست و جو نکنید. با تکرار سرود ۹۵ سالۀ این گروه راه به جایی نخواهید برد. مواضع این گروه در مورد مسائل ۱۹۱۵م عین موضعگیری آنها در مورد مسئلۀ کردها و موضع ارتش در سیاست است. این افراد آن وقت هم در جبهۀ مقابل و در صف مخالفان شما بودند و حالا هم در مقابل شما قرار گرفته اند.
شما پاسخ صحیح مسائل ۱۹۱۵م را با حمایت از کسانی که با ارتکاب جنایت میخواهند کشور را به سوی هرج و مرج سوق دهند، با جانبداری از قاتلان هراند دینک و کسانی که برای قتل مسیحیان برنامه ریزی میکنند و برای براندازی شما نقشۀ کودتا میکشند پیدا نخواهید کرد. اگر واقعاً به دنبال راه حلی برای مسائل ۱۹۱۵م هستید، ناچارید این پاسخ را در جایی متفاوت تر از تفکرات کودتاگران اَرگِنِکون جست و جو کنید. برای رسیدن به این هدف باید به دنبال اقوام مسلمان خود در آناتولی، که حزبتان نیز به شدت به دنبال جمع آوری رأی آنهاست، بروید و از نزدیک شنوندۀ اقدامات شجاعانۀ آنها در ۱۹۱۵م باشید.
آقای آرنچ محترم، روی سخنم با شماست، شما که به حق نسبت به قضیۀ پاره کردن چادر یک خانم از طرف طرفداران حزب جمهوری،در مِرسین،واکنش نشان دادید، آیا متوجه هستید با سیاستی که در مورد مسائل ۱۹۱۵م درپیش گرفته اید حرمت مسلمان های آناتولی را، که جسورانه در مقابل جنایات ۱۹۱۵م مقاومت کردند، پایمال میکنید؟
شما در واقع با سیاست انکار خود میراث فرهنگی مسلمان های آناتولی را از بین میبرید. آیا میدانید در۱۹۱۵م، زمانی که گروههای حزب اتحاد و ترقی ارمنیان را قتل عام میکردند، جدیترین اعتراض و ایستادگی را در مقابل قاتلان جنایتکار، همین مسلمانان آناتولی نشان دادند؟ آیا از تظاهرات ساکنان مسلمان کاستامُنو در مقابل ساختمان فرمانداری، که شعار ((همسایگان ما را به سوی مرگ نبرید)) سر داده بودند، خبر دارید؟ آیا میدانید کسانی که در بوغازلیان، در مقابل جنایات کمال پاشای قاتل، با شعار ((کشتن انسانهای معصوم در قرآن جایی ندارد))، شورش کردند مسلمانان یوزگات بودند؟ آیا میدانید شهادت کتبی محمد عبدالله زاده، از روحانیان مسلمان یوزگات، علیه کمالپاشا، یکی از مؤثرترین مدارک و از مهمترین دلایل اعدام وی بوده است؟ آیا شنیده اید که عبدالله زاده، این روحانی مسلمان، با گفتن این جمله که ((خداوند در آسمان شاهد اعمال ماست و من از خشم خدا میترسم)) به جنایات کمال پاشا اعتراض میکرد؟
آیا از دستوری که کامیل پاشا، فرماندۀ ارتش سوم، در ژویئۀ ۱۹۱۵م صادر کرد خبر دارید؟ کامیل پاشا هشدار داده بود هر کسی که یک ارمنی را پناه دهد در مقابل خانه اش اعدام و خانه اش سوزانده خواهد شد. آیا میدانید علیرغم این دستور یکی از مسلمانان اورفا به نام حاجی حلیل، در بازار اورفا، با به جان خریدن خطر مرگ خود و خانواده اش، یک خانوادۀ هشت نفرۀ ارمنی را به مدت یک سال در منزلش پنهان کرده بود؟
به آناتولی شرقی بروید. از نمایندگان حزب خودتان در ایالات شرقی در این مورد سؤال کنید. مطمئناً، آنها نیز دهها و صدها داستان مشابه برایتان تعریف خواهند کرد.از آنها هم خواهید شنید که چگونه وقتی اعضای حزب اتحاد و ترقی در آناتولی ارمنیان را می کشتند مسلمان های با ایمان با سر دادن شعار ((کشتن انسانهای معصوم در قرآن جایی ندارد)) مخالفت خود را با این جنایات نشان دادند.
آقای آرنچ، شما نمیتوانید با حمایت و پشتیبانی از قاتلان، آیندۀ کشور را بسازید بلکه تنها با پیروی از رفتار مسلمان های با شرف آناتولی، که با شجاعت در مقابل قاتلان ایستادند و اعتراض کردند، قادر به ساخت آینده ای روشن خواهید بود. همانطور که امروز با حمایت از اوگون ساماستها و ولی کوچکها؛ یعنی، قاتلان هراند دینک،نمیتوانید مسائل را حل کنید.
پاسخ درست در مورد مسائل ۱۹۱۵م در جوابهای دُغو پِرینچِکها و ولی کوچکها نهفته نیست و ما تنها زمانی خواهیم توانست به مسائل ۱۹۱۵ پاسخی درست دهیم که بتوانیم حساب خود را از دُغو پِرینچِکها و ولی کوچکها جدا کنیم. بگذارید همین ولی کوچکها از طلعت، انور و کمال پاشای قاتل حمایت کنند. جای شما در کنار آنها نیست. وظیفۀ شما حمایت و پیروی کردن از مسلمانهایی مثل حاجی حلیلهاست که با به خطر انداختن جان خود و خانوادهشان در مقابل جنایات قاتلان ایستادگی کردند.
نکته ای که میخواهم نظرتان را به آن جلب کنم این است که به دلیل سیاست انکار ۹۵ سالۀ دولت ترکیه و حمایت این دولت از قاتلانی مانند طلعت و انورپاشا، علاوه بر لکۀ ننگ کشتار ۱۹۱۵م، لکۀ ننگ دیگری بر پیشانی هویت ترکی و اسلامی ملت ترک در محافل بینالمللی نقش بسته است. به دلیل این سیاست انکار، ترکها در جوامع بینالمللی انسانهایی جنایت دوست و حامی جنایتکاران معرفی شده اند. هویت ترکی و اسلامی ملت ترکیه را باید از چنگ طلعتها و انورهای دیروز و اُگون ساماستهای امروز خارج سازیم چراکه هویت ترکی و اسلامی ارزشی بسیار بالاتر و جایگاهی محترمتر از آن دارد که بازیچۀ دست قاتلان و حامیان آنها قرار گیرد.
من دوستی ارمنی دارم که همیشه میگوید: ((تا دیروز از شنیدن زبان ترکی نفرت داشتم زیرا معتقد بودم که آن زبان دشمن من است اما از روزی که تو را شناختم میگویم این صدای دوست ترک من است))
ما امروز به فریادهای به حق و شرافتمندانۀ ترکها و مسلمانان احتیاج داریم. بگذارید کسانی که قصد براندازی شما را دارند از قاتلان دیروز و امروز حمایت کنند. دیگر وقت آن رسیده است که بفهمید کسانی که دیروز از طلعت، انور و دکتر ناظم حمایت میکردند همان کسانی هستند که امروز هم از اُگون ساماستها حمایت میکنند.
اگر امروز احساس سربلندی میکنیم، چرا که قاتل هراند دینک را با صدای بلند قاتل میخوانیم، باید بپذیریم که تنها زمانی خواهیم توانست با سربلندی و بدون ترس و خجالت جای خود را در دنیای متمدن پیدا کنیم که بتوانیم قاتلان هراندهای ۱۹۱۵م را هم قاتل بنامیم.
با معنیترین جملات در مورد وقایع ۱۹۱۵م جملاتی متعلق به ناظم حکمت است و من میخواهم نوشتۀ خود را با شعری از این شاعر به پایان رسانم:
((چراغهای گارابد خواربار فروش همچنان روشن است
این هم وطن ارمنی هنوز نبخشیده
کشته شدن پدرش را در کوههای کردستان
اما او تو را دوست دارد چون تو هم نبخشیده ای
کسانی را که این لکۀ ننگ را بر پیشانی ملت ترک نقش کرده اند))
آقای نخست وزیر، میدانم که شما شعر دوست دارید. ترکها و مسلمانان خاورمیانه در انتظار روزی هستند که این ابیات را از زبان شما بشنوند.